غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • پى آن گير كاين ره پيش بردست
    عدو جان خويش و خصم تن گشت
    مشو پيش صف اى نه مرد و نه زن
    كسى داند فراز و شيب اين راه
    گهى از چشم خود خون مي فشاندست
    مشو پيش صف اى نه مرد و نه زن
    گرش هر روز صد جان مي رسيدست
    دلش را صد حيات زنده بودست
    مشو پيش صف اى نه مرد و نه زن
    ز سندانى كه بر سر مي زنندش
    كسى چون ذره گردد اين هوا را
    مشو پيش صف اى نه مرد و نه زن
    بسا آتش كه چون اينجا رسيدست
    بسا دريا كش پاكيزه گوهر
    مشو پيش صف اى نه مرد و نه زن
    مشو پيش صف اى نه مرد و نه زن
    مده خود را ز پرى اين تهى باد
    مشو پيش صف اى نه مرد و نه زن

    درين وادى دل وحشى عطاردرين وادى دل وحشى عطار

  • كه راه عشق پى بردن نه خردست
    در اول گام هرك اين ره سپردست
    مشو پيش صف اى نه مرد و نه زن
    كه سرگردانى اين راه بردست
    گهى از روى خود خون مي ستردست
    مشو پيش صف اى نه مرد و نه زن
    صد و يك جان به جانان مي سپردست
    اگر آن نفس يك ساعت بمردست
    مشو پيش صف اى نه مرد و نه زن
    قدم در عشق محكم تر فشردست
    كه دم اندر هواى خود شمردست
    مشو پيش صف اى نه مرد و نه زن
    شدست آبى و همچون يخ فسردست
    كه اينجا قطره اى آبش ببردست
    مشو پيش صف اى نه مرد و نه زن
    كه خفتان تو اطلس نيست بردست
    كه در جام تو نه صاف و نه دردست
    مشو پيش صف اى نه مرد و نه زن

    ز حيرت جلف تر زان مرد کردستز حيرت جلف تر زان مرد کردست

/ 896