غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • بى تو از صد شاديم يك غم به است
    گر ز مشرق تا به مغرب دعوت است
    نى كه تو سلطانى و ما گلخنى
    از ميان جان ز سوز عشق تو
    مي نگويم از بتر بودن سخن
    نى كه تو سلطانى و ما گلخنى
    گرمى مي بايد و عشقت مدام
    هست آب چشم كروبى بسى
    نى كه تو سلطانى و ما گلخنى
    چون بشست افتاد دست آويز را
    چون تويى محرم مرا در هر دو كون
    نى كه تو سلطانى و ما گلخنى
    شادى وصلت چو بر بالاى توست
    توسن عشق تو رام توست و بس
    نى كه تو سلطانى و ما گلخنى
    رنگ بسيار است در عالم وليك
    پشه اى را ديده اى هرگز كه گفت
    نى كه تو سلطانى و ما گلخنى
    نى كه تو سلطانى و ما گلخنى
    چون فريد از ناله همچون چنگ شد
    نى كه تو سلطانى و ما گلخنى



  • با تو يك زخمم ز صد مرهم به است
    چون نمي بينم تو را ماتم به است
    نى كه تو سلطانى و ما گلخنى
    گر كنم آهى ز دو عالم به است
    مى چه پرسى حال من هر دم به است
    نى كه تو سلطانى و ما گلخنى
    زانكه نفت عشق تو از نم به است
    آتش جان بنى آدم به است
    نى كه تو سلطانى و ما گلخنى
    زلف تو پر حلقه و پر خم به است
    خلق عالم جمله نامحرم به است
    نى كه تو سلطانى و ما گلخنى
    پس نصيب خلق مشتى غم به است
    زانكه رخش تند را رستم به است
    نى كه تو سلطانى و ما گلخنى
    بر ركوى عيسى مريم به است
    همنشينم گنبد اعظم به است
    نى كه تو سلطانى و ما گلخنى
    عز تو با ذل ما بر هم به است
    هر رگ او همچو زير و بم به است
    نى كه تو سلطانى و ما گلخنى



/ 896