دل به اميد وصل تو باد به دست مي رود از مى عشق جان ما يافت ز دور شمه اى در ره تو رونده را در قدم نخستمين از مى عشق ريختن بر دل آدم اندكى رخ بنماى گه گهى كز پى آرزوى تو در ره تو رونده را در قدم نخستمين در ره تو رونده را در قدم نخستمين بالغ راه كى شوى چون ندهى به دوست جان در ره تو رونده را در قدم نخستمين
گم شده اى فريد تو بازکش اين زمان عنان گم شده اى فريد تو بازکش اين زمان عنان
جان ز شراب شوق تو باده پرست مي رود زير زمين به بوى آن با دل مست مي رود در ره تو رونده را در قدم نخستمين از دل او به هر دلى دست به دست مي رود بر دل و جان عاشقان سخت شكست مي رود در ره تو رونده را در قدم نخستمين نيست به نيست مي فتد هست به هست مي رود گرچه ز سال عمر تو پنجه و شصت مي رود در ره تو رونده را در قدم نخستمين
کافر چرخ ازين سخن سر زده پست مي رود کافر چرخ ازين سخن سر زده پست مي رود