غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • هر زمانى زلف را بندى كند
    بس دل و جان را كه زلف سركشش
    ليك مي دانم كه دل نجهد به جان
    لب گشايدتا ببينم وانگهى
    هر دو لب بربندد آرد قانعم
    ليك مي دانم كه دل نجهد به جان
    ليك مي دانم كه دل نجهد به جان
    گر بنالم صبر فرمايد مرا
    ليك مي دانم كه دل نجهد به جان

    عشق او عطار را شوريده کردعشق او عطار را شوريده کرد

  • با دل آشفته پيوندى كند
    از سر مويى زبان بندى كند
    ليك مي دانم كه دل نجهد به جان
    ياريم چون آرزومندى كند
    گر به يك قنديم خرسندى كند
    ليك مي دانم كه دل نجهد به جان
    گر نگاهى سوى آن قندى كند
    دل چو خون شد صبر تا چندى كند
    ليك مي دانم كه دل نجهد به جان

    کيست کين شوريده را بندى کندکيست کين شوريده را بندى کند

/ 896