غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • ز لعلت زكاتى شكر مي ستاند
    به يك لحظه چشمت ز عشاق صد جان
    مرا گفت جان را خطر نيست زر ده
    سزد گر ز رشك نظر خون شود دل
    خطت طوطى است آب حيوانش در بر
    مرا گفت جان را خطر نيست زر ده
    زهى تركتازى كه لوح چو سيمت
    مرا نيست زر چون دهم زر وليكن
    مرا گفت جان را خطر نيست زر ده
    مرا گفت جان را خطر نيست زر ده
    اگرچه لبت خشك و چشمت تر آمد
    مرا گفت جان را خطر نيست زر ده

    عيار از رخ زرد عطار داردعيار از رخ زرد عطار دارد

  • ز رويت براتى قمر مي ستاند
    به يك غمزه ى حيله گر مي ستاند
    مرا گفت جان را خطر نيست زر ده
    كه داد از جمالت نظر مي ستاند
    كزان آب حيوان شكر مي ستاند
    مرا گفت جان را خطر نيست زر ده
    خطى سبزم آورد و زرد مي ستاند
    دهم در عوض جان اگر مي ستاند
    مرا گفت جان را خطر نيست زر ده
    كه چشمم زر بي خطر مي ستاند
    مخور غم كه زر خشك و تر مي ستاند
    مرا گفت جان را خطر نيست زر ده

    زرى کان بت سيم بر مي ستاندزرى کان بت سيم بر مي ستاند

/ 896