غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • واقعه ى عشق را نيست نشانى پديد
    تا تو تويى عاشقى از تو نيايد درست
    اى دل غافل مخسب خيز كه معشوق ما
    پى نبرى ذره اى زانچه طلب مي كنى
    واقعه اى بايدت تا بتوانى شنيد
    اى دل غافل مخسب خيز كه معشوق ما
    تا بنبينى جمال عشق نگيرد كمال
    كار كن ار عاشقى بار كش ار مفلسى
    اى دل غافل مخسب خيز كه معشوق ما
    سوخته شو تا مگر در تو فتد آتشى
    درد نگر رنج بين كانچه همى جسته ام
    اى دل غافل مخسب خيز كه معشوق ما
    راست كه سلطان عشق خيمه برون زد ز جان
    هر تر و خشكم كه بود پاك به يكدم بسوخت
    اى دل غافل مخسب خيز كه معشوق ما
    اى دل غافل مخسب خيز كه معشوق ما
    تا دل عطار گشت بلبل بستان درد
    اى دل غافل مخسب خيز كه معشوق ما



  • واقعه اى مشكل است بسته درى بى كليد
    خويش ببايد فروخت عشق ببايد خريد
    اى دل غافل مخسب خيز كه معشوق ما
    تا نشوى ذره وار زانچه تويى ناپديد
    حوصله اى بايدت تا بتوانى چشيد
    اى دل غافل مخسب خيز كه معشوق ما
    تا شنوى حسب حال راست ببايد شنيد
    زانكه بدين سرسرى يار نگردد پديد
    اى دل غافل مخسب خيز كه معشوق ما
    كاتش او چون بجست سوخته را بر گزيد
    راست كه بنمود روى عمر به پايان رسيد
    اى دل غافل مخسب خيز كه معشوق ما
    يار در اندر شكست عقل دم اندر كشيد
    پرده ز رخ برگرفت پرده ى ما بر دريد
    اى دل غافل مخسب خيز كه معشوق ما
    در بر آن عاشقان پيش ز ما آرميد
    هر دمش از عشق يار تازه گلى بشكفيد
    اى دل غافل مخسب خيز كه معشوق ما



/ 896