غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • تا نرگست به دشنه چون شمع كشت زارم
    در پاى اوفتادم زيرا كه سر ندارد
    بر نه به لطف دستى كز حد گذشت دانى
    از بسكه هست حلقه در زلف سرفرازت
    بادم نبردى آخر چون ذره اى ز سستى
    بر نه به لطف دستى كز حد گذشت دانى
    هرگز ستاره ديدى در آفتاب بنگر
    پيوسته پيش حكمت چون سرفكنده ام من
    بر نه به لطف دستى كز حد گذشت دانى
    بر نه به لطف دستى كز حد گذشت دانى
    چون دم نمي توان زد با هيچكس ز عشقت
    بر نه به لطف دستى كز حد گذشت دانى

    عطار کى تواند شرح غم تو دادنعطار کى تواند شرح غم تو دادن

  • چون لاله دور از تو جز خون كفن ندارم
    چون حلقه هاى زلفت غمهاى بى شمارم
    بر نه به لطف دستى كز حد گذشت دانى
    هرگز سرى ندارد چندان كه برشمارم
    گر داشتى دل تو يك ذره استوارم
    بر نه به لطف دستى كز حد گذشت دانى
    در آفتاب رويت چشم ستاره بارم
    زين بيش سر ميفكن چون شمع در كنارم
    بر نه به لطف دستى كز حد گذشت دانى
    بى لاله زار رويت اين ناله هاى زارم
    پس من ز درد عشقت با كه نفس برآرم
    بر نه به لطف دستى كز حد گذشت دانى

    کز کار شد زبانم وز دست رفت کارمکز کار شد زبانم وز دست رفت کارم

/ 896