غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • كيست كه از عشق تو پرده ى او پاره نيست
    وزن كجا آورد خاصه به ميزان عشق
    درد ره و درد دير هست محك مرد را
    هر نفسم همچو شمع زاربكش پيش خويش
    گر تو ز من فارغى من ز تو فارغ نيم
    درد ره و درد دير هست محك مرد را
    هر كه درين راه يافت بوى مى عشق تو
    هست همه گفتگو با مى عشقش چه كار
    درد ره و درد دير هست محك مرد را
    درد ره و درد دير هست محك مرد را
    در بن اين دير اگر هست ميت آرزو
    درد ره و درد دير هست محك مرد را

    گشت هويدا چو روز بر دل عطار از آنکگشت هويدا چو روز بر دل عطار از آنک

  • وز قفس قالبش مرغ دل آواره نيست
    گر زر عشاق را سكه ى رخساره نيست
    درد ره و درد دير هست محك مرد را
    گر دل پر خون من كشته ى صد پاره نيست
    چاره ى كارم بكن كز تو مرا چاره نيست
    درد ره و درد دير هست محك مرد را
    مست شود تا ابد گر دلش از خاره نيست
    هركه درين ميكده مفلس و اين كاره نيست
    درد ره و درد دير هست محك مرد را
    دلق بيفكن كه زرق لايق ميخواره نيست
    درد خور اينجا كه دير موضع نظاره نيست
    درد ره و درد دير هست محك مرد را

    عهد ندارد درست هر که درين پاره نيستعهد ندارد درست هر که درين پاره نيست

/ 896