غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خواجه تا چند حساب زر و دينار كني




  • خواجه تا چند حساب زر و دينار كنى
    شب عمرت بشد و صبح اجل نزديك است
    بر ضعيفان نكنى رحم به يك قرص جوين
    چيست اين عجب و تفاخر به جهان ساكن باش
    پنج روزى همه كامى ز جهان حاصل گير
    بر ضعيفان نكنى رحم به يك قرص جوين
    آن نه كام است كه ناكام بجا بگذرى
    جمع تو بار گنه باشد و ديوان سياه
    بر ضعيفان نكنى رحم به يك قرص جوين
    چون همى دانى كت خانه لحد خواهد بود
    سهو كارا به تك خاك همى بايد خفت
    بر ضعيفان نكنى رحم به يك قرص جوين
    مرگ در پيش و حساب از پس و دوزخ در راه
    تو كه بر روبه مسكين بدرى پوست چو سگ
    بر ضعيفان نكنى رحم به يك قرص جوين
    اين همه دانى و كارت همه بى وجه بود
    به فصاحت ببرى گوى ز ميدان سخن
    بر ضعيفان نكنى رحم به يك قرص جوين
    خويش و همسايه ى تو گرسنه وز پر طمعى
    جامه در تنگ و دلت تنگ و در انديشه ى آن
    بر ضعيفان نكنى رحم به يك قرص جوين
    بر ضعيفان نكنى رحم به يك قرص جوين
    مستراحى است جهان و اهل جهان كناسند
    بر ضعيفان نكنى رحم به يك قرص جوين

    نافه دارى بر هر خشک دمانى مگشانافه دارى بر هر خشک دمانى مگشا

  • سود و سرمايه ى دين بر سر بازار كنى
    خويشتن را گه آن نيست كه بيدار كنى
    بر ضعيفان نكنى رحم به يك قرص جوين
    چند با صد من و من سيم و زر اظهار كنى
    عاقبت هم سر پر كبر نگونسار كنى
    بر ضعيفان نكنى رحم به يك قرص جوين
    وان نه برگ است كه بر جان خودش بار كنى
    نه هم آخر تو خوشى نام سيه بار كنى
    بر ضعيفان نكنى رحم به يك قرص جوين
    خانه را نقش چرا بر در و ديوار كنى
    طاق و ايوان به چه تا گنبد دوار كنى
    بر ضعيفان نكنى رحم به يك قرص جوين
    به چه شادى خرفا خنده ى بسيار كنى
    عنكبوتانه كجا پرده ى احرار كنى
    بر ضعيفان نكنى رحم به يك قرص جوين
    خود ستم كم كن اگر منع ستمكار كنى
    ليك خود را به ستم بيهده رهوار كنى
    بر ضعيفان نكنى رحم به يك قرص جوين
    نفروشى به كسى غله در انبار كنى
    تا دگر ره ز كجا جامه و دستار كنى
    بر ضعيفان نكنى رحم به يك قرص جوين
    وانگه از ناز به مرغ و بره پرواز كنى
    به تعزز سزد ار در همه نظار كنى
    بر ضعيفان نكنى رحم به يك قرص جوين

    اول آن به که طلبکارى عطار کنىاول آن به که طلبکارى عطار کنى

/ 896