تا كه عشق تو حاصل افتادست آب از ديده ها از آن باريم كس نگويد كه اين چرا وز چيست در ازل پيش از آفرينش جسم جان نه تنهاست عاشق رويت كس نگويد كه اين چرا وز چيست سالكان يقين روى تو را من رسيدم به وصل بى وصفت كس نگويد كه اين چرا وز چيست كس نگويد كه اين چرا وز چيست فتنه عطار در جهان افكند كس نگويد كه اين چرا وز چيست
دل عطار بر دلت مثلى دل عطار بر دلت مثلى
كار ما سخت مشكل افتادست كاتش عشق در دل افتادست كس نگويد كه اين چرا وز چيست جان به عشق تو مايل افتادست پاى دل نيز در گل افتادست كس نگويد كه اين چرا وز چيست بارگاه تو منزل افتادست عقل را راى باطل افتادست كس نگويد كه اين چرا وز چيست زانكه اين سر مشكل افتادست چاه ماروت بابل افتادست كس نگويد كه اين چرا وز چيست
مرغکى نيم بسمل افتادست مرغکى نيم بسمل افتادست