جانا دهنى چو پسته داري
جانا دهنى چو پسته دارى صد شور به پسته در فتاده است گفتى به درست عهد كردم قنديم فرست و مرهمى ساز در هر سر موى زلف شستت گفتى به درست عهد كردم گفتى به درست عهد كردم در تاز و جهان بگير كز حسن گفتى به درست عهد كردم
يک گل ندهى ز رخ به عطار يک گل ندهى ز رخ به عطار
در پسته گهر دو رسته دارى زان قند كه مغز پسته دارى گفتى به درست عهد كردم زين بيش مرا چه خسته دارى صد فتنه ى نانشسته دارى گفتى به درست عهد كردم صد عهد چنين شكسته دارى صد ابلق تنگ بسته دارى گفتى به درست عهد كردم
وانگاه هزار دسته دارى وانگاه هزار دسته دارى