آتش عشق تو دلم كرد كباب اى پسر چون من خسته دل ز تو زير و زبر بمانده ام زان دو لب تو يك شكر بنده سال مي كند تا كه بديد چشم من چهره ى جانفزاى تو جان من از جهان غم سوخته شد به جان تو زان دو لب تو يك شكر بنده سال مي كند آب حيات جان من جام شراب مي دهد چند غم جهان خوري چيست جهان خرابه اى زان دو لب تو يك شكر بنده سال مي كند هين كه نشست آسمان در پى گوشمال تو نقل چه مي كنيم ما قند لب تو نقل بس زان دو لب تو يك شكر بنده سال مي كند شمع چه مي كنيم ما نور رخ تو شمع بس نرگس نيم خواب را باز كن و شراب خور زان دو لب تو يك شكر بنده سال مي كند زان دو لب تو يك شكر بنده سال مي كند گرچه تو آفتاب را رخ بنهاده اى به رخ زان دو لب تو يك شكر بنده سال مي كند
وصف تو گر فريد را، ورد زبان همى شود وصف تو گر فريد را، ورد زبان همى شود
زير و زبر شدم ز تو چيست صواب اى پسر زير و زبر چه مي كني زلف بتاب اى پسر زان دو لب تو يك شكر بنده سال مي كند ساخته ام ز خون دل چره خضاب اى پسر جام بيا و درفكن باده ى ناب اى پسر زان دو لب تو يك شكر بنده سال مي كند زانكه به جان همى رسد جام شراب اى پسر ما همه در خرابه اي مست و خراب اى پسر زان دو لب تو يك شكر بنده سال مي كند خيز و بمال اندكي گوش رباب اى پسر زان دو لب شكرفشان هين بشتاب اى پسر زان دو لب تو يك شكر بنده سال مي كند برفكن از رخ چو مه خيز نقاب اى پسر غفلت ماست خواب ما چند ز خواب اى پسر زان دو لب تو يك شكر بنده سال مي كند مفتى اين سخن تويي چيست جواب اى پسر با من دلشده مرا خر به خلاب اى پسر زان دو لب تو يك شكر بنده سال مي كند
آب شود ز رشک او، در خوشاب اى پسر آب شود ز رشک او، در خوشاب اى پسر