غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • تا جمال تو بديدم مست و مدهوش آمدم
    نامه ى عشقت بخواندم عاشق دردت شدم
    عشق تو كاندر ميان جان من شد معتكف
    سرخ رو از چشم بودم پيش ازين از خون دل
    شغبه ى آن شكرستان شكربار ار شدم
    عشق تو كاندر ميان جان من شد معتكف
    خواب خرگوشم بسى دادى ندانستم وليك
    كى بگردانم ز تو از هر جفايى روى از آنك
    عشق تو كاندر ميان جان من شد معتكف
    عشق تو كاندر ميان جان من شد معتكف
    وصف مي كرد از تو عطار اندر آفاق جهان
    عشق تو كاندر ميان جان من شد معتكف



  • عاشق لعل شكربارش گهر پوش آمدم
    حلقه ى زلفت بديدم حلقه در گوش آمدم
    عشق تو كاندر ميان جان من شد معتكف
    زردرو از سبزه ى آن چشمه ى نوش آمدم
    فتنه ى آن سنبلستان بناگوش آمدم
    عشق تو كاندر ميان جان من شد معتكف
    هم به آخر در جوال خواب خرگوش آمدم
    تو جفا كيش آمدى و من وفا كوش آمدم
    عشق تو كاندر ميان جان من شد معتكف
    كى فراموشش كنم گر من فراموش آمدم
    نك سخن ناگفته حالى گنگ و مدهوش آمدم
    عشق تو كاندر ميان جان من شد معتكف



/ 896