غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • ترسا بچه اى كشيد در كارم
    پس حلقه ى زلف كرد در گوشم
    دى ساكن كنج صومعه بودم
    در بندگيش نه هندوم بدخوى
    پروانه ى او شدم كه هر ساعت
    دى ساكن كنج صومعه بودم
    شايد كه كشد چو هست عيسى دم
    او يوسف عالم است در خوبى
    دى ساكن كنج صومعه بودم
    هرگز نايم ز بار او بيرون
    زان روز كه درد عشق او خوردم
    دى ساكن كنج صومعه بودم
    دى ساكن كنج صومعه بودم
    چون دانم داد شرح حال خود
    دى ساكن كنج صومعه بودم

    کو در عالم کسى که برهاندکو در عالم کسى که برهاند

  • بربست به زلف خويش زنارم
    يعنى كه به بندگى ده اقرارم
    دى ساكن كنج صومعه بودم
    هستم حبشى كه داغ او دارم
    در جمع چو شمع مي كشد زارم
    دى ساكن كنج صومعه بودم
    كز معجزه زنده كرد صد بارم
    من دست و ترنج پيش او دارم
    دى ساكن كنج صومعه بودم
    كز عشق نهاد صاع در بارم
    مانده است گرو به درد دستارم
    دى ساكن كنج صومعه بودم
    وامروز ز ساكنان خمارم
    في الجمله نه كافرم نه دين دارم
    دى ساكن كنج صومعه بودم

    يکباره ز ناکسى عطارميکباره ز ناکسى عطارم

/ 896