غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • نيست ره عشق را برگ و نوا ساختن
    دلق و عصا را بسوز كين نه نكو مذهبى است
    كار تو در بند توست كار بساز و بيا
    مرغ دلت را كه اوست مرغ هوا خواه دوست
    از فلك بي قرار هيچ نياموختن
    كار تو در بند توست كار بساز و بيا
    مفلس اين راه را سلطنت فقر چيست
    بر سر ميدان عشق در خم چوگان دوست
    كار تو در بند توست كار بساز و بيا
    كار تو در بند توست كار بساز و بيا
    زخم خور ار عاشقى زانكه پديدار نيست
    كار تو در بند توست كار بساز و بيا

    تا دل عطار را درد و دوا شد يکىتا دل عطار را درد و دوا شد يکى

  • خرقه ى پيروز را دام ريا ساختن
    از پى ديدار حق دلق و عصا ساختن
    كار تو در بند توست كار بساز و بيا
    لايق عشاق نيست صيد هوا ساختن
    در طلب درد عشق پشت دوتا ساختن
    كار تو در بند توست كار بساز و بيا
    برگ عدم داشتن راه فنا ساختن
    دل به صفت همچو گوى بى سر و پا ساختن
    كار تو در بند توست كار بساز و بيا
    پيش برون كى شود كار ز ناساختن
    خستگى عشق را هيچ دوا ساختن
    كار تو در بند توست كار بساز و بيا

    نيست جز او را به عشق مدح و ثنا ساختننيست جز او را به عشق مدح و ثنا ساختن

/ 896