غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • بر درد تو دل از آن نهادم
    از مال جهانم نيم جان بود
    هر فكر كه از لب تو كردم
    از در سرشك و گوهر اشك
    هر روز هزار بار خود را
    هر فكر كه از لب تو كردم
    از بوته چو پا برون گرفتم
    آن سر كه ببند كس نيايد
    هر فكر كه از لب تو كردم
    شوريده به شهر در فتادم
    كز يك دم خويش هفت دوزخ
    هر فكر كه از لب تو كردم
    بس شب كه در اشتياق رويت
    بس روز كه دل كباب كردم
    هر فكر كه از لب تو كردم
    سوداى تو سر چو بر نمي تافت
    چه سود كه بى تو بر من آمد
    هر فكر كه از لب تو كردم
    صد ساله ذخيره ى ملامت
    صد لقمه ى زهر در دهانم
    هر فكر كه از لب تو كردم
    هر فكر كه از لب تو كردم
    عطار به جان رسيده را مهر
    هر فكر كه از لب تو كردم



  • كان درد براى جان نهادم
    با درد تو در ميان نهادم
    هر فكر كه از لب تو كردم
    بس گنج كه رايگان نهادم
    در بوته ى امتحان نهادم
    هر فكر كه از لب تو كردم
    مهر غم تو بر آن نهادم
    از دست تو در جهان نهادم
    هر فكر كه از لب تو كردم
    بنياد جنون چنان نهادم
    در جنب نه آسمان نهادم
    هر فكر كه از لب تو كردم
    سر بر سر آستان نهادم
    در پيش سگانت خوان نهادم
    هر فكر كه از لب تو كردم
    با مغز در استخوان نهادم
    هر تير كه در كمان نهادم
    هر فكر كه از لب تو كردم
    زان غمزه ى دلستان نهادم
    زان لعل شكرفشان نهادم
    هر فكر كه از لب تو كردم
    بندى است كه بر دهان نهادم
    از مهر تو بر زبان نهادم
    هر فكر كه از لب تو كردم



/ 896