غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • در دل دارم جهانى بي تو من
    عالمى جان آب شد در درد تو
    دوستان رفتند و هم جنسان شدند
    روى در ديوار كردم اشك ريز
    من خود اين دم مرده ام بيشم نماند
    دوستان رفتند و هم جنسان شدند
    چون نه نامم ماند بي تو نه نشان
    جان من مي سوزد و دل ندهدم
    دوستان رفتند و هم جنسان شدند
    مي توانى آخرم فرياد رس
    چشم مي دارم زهى دانى چرا
    دوستان رفتند و هم جنسان شدند
    دل چو بركندم ز ترياك يقين
    گر نكردم سود در سوداى تو
    دوستان رفتند و هم جنسان شدند
    بى توام در چشم مورى عالمى است
    گرچه از من كس سخن مي نشنود
    دوستان رفتند و هم جنسان شدند
    دوستان رفتند و هم جنسان شدند
    همت عطار بازى عرشى است
    دوستان رفتند و هم جنسان شدند



  • زانكه نشكيبم زمانى بي تو من
    چون كنم با نيم جانى بي تو من
    دوستان رفتند و هم جنسان شدند
    تا بميرم ناگهانى بي تو من
    پوستى و استخوانى بي تو من
    دوستان رفتند و هم جنسان شدند
    از تو چون يابم نشانى بي تو من
    تا كنم يك دم فغانى بي تو من
    دوستان رفتند و هم جنسان شدند
    چند باشم ناتوانى بي تو من
    زانكه گشتم چون كمانى بي تو من
    دوستان رفتند و هم جنسان شدند
    زهر خوردم بر گمانى بي تو من
    مي كنم هر دم زيانى بي تو من
    دوستان رفتند و هم جنسان شدند
    مي نگنجم در جهانى بي تو من
    پر سخن دارم زبانى بي تو من
    دوستان رفتند و هم جنسان شدند
    با كه گويم داستانى بي تو من
    خود ندارم آشيانى بي تو من
    دوستان رفتند و هم جنسان شدند



/ 896