غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • از بس كه روز و شب غم بر غم كشيده ام
    شادى به روى غم كه غمم غمگسار گشت
    عمرم گذشت در بچه طبعى و من هنوز
    گر نيز شادى است درين آشيان غم
    كس را مباد با من و با درد من رجوع
    عمرم گذشت در بچه طبعى و من هنوز
    تا كى ز درد عشق زنم لاف چون ز نفس
    هرگز دمى نيافته ام هيچ فرصتى
    عمرم گذشت در بچه طبعى و من هنوز
    گرچه قدم نداشته ام در مقام عدل
    در گوشه اى نشسته بسى خون بخورده ام
    عمرم گذشت در بچه طبعى و من هنوز
    عمرم گذشت در بچه طبعى و من هنوز
    هر روز در خزانه ى عطار كمتر است
    عمرم گذشت در بچه طبعى و من هنوز



  • شادى فكنده ام غم بر غم گزيده ام
    كم غم چو روى شادى عالم بديده ام
    عمرم گذشت در بچه طبعى و من هنوز
    من شاديى نديده ام اما شنيده ام
    زيرا كه درد عشق مسلم خريده ام
    عمرم گذشت در بچه طبعى و من هنوز
    دايم به دل رميده به تن آرميده ام
    چندانكه با سگان طبيعت چخيده ام
    عمرم گذشت در بچه طبعى و من هنوز
    بارى ز اهل ظلم قدم در كشيده ام
    بر جايگه فسرده بسى ره بريده ام
    عمرم گذشت در بچه طبعى و من هنوز
    از حرص و آز چون بچه ى نا رسيده ام
    درى كه از سفينه ى دانش گزيده ام
    عمرم گذشت در بچه طبعى و من هنوز



/ 896