غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • در عشق تو گم شدم به يكبار
    گر نقطه ى دل به جاى بودى
    من نعره زنان چو مرغ در دام
    دل رفت ز دست و جان برآن است
    اى ساقى آفتاب پيكر
    من نعره زنان چو مرغ در دام
    خون جگرم به جام بفروش
    جامى پر كن نه بيش و نه كم
    من نعره زنان چو مرغ در دام
    در پاى فتادم از تحير
    جامى دارم كه در حقيقت
    من نعره زنان چو مرغ در دام
    نفسى دارم كه از جهالت
    مي نتوان بود بيش ازين نيز
    من نعره زنان چو مرغ در دام
    تا چند خورم ز نفس و جان خون
    درمانده ى اين وجود خويشم
    من نعره زنان چو مرغ در دام
    چون با عدمم نمي رسانى
    تا كشف شود در آن وجودم
    من نعره زنان چو مرغ در دام
    من نعره زنان چو مرغ در دام
    هرگاه كه اين ميسرم شد
    من نعره زنان چو مرغ در دام



  • سرگشته همى دوم فلك وار
    سرگشته نبودمى چو پرگار
    من نعره زنان چو مرغ در دام
    كز پى برود زهى سر و كار
    بر جانم ريز جام خون خوار
    من نعره زنان چو مرغ در دام
    كز جانم جام را خريدار
    زيرا كه نه مستم و نه هشيار
    من نعره زنان چو مرغ در دام
    در دست تحيرم به مگذار
    انكار نمي كند ز اقرار
    من نعره زنان چو مرغ در دام
    اقرار نمي دهد ز انكار
    در صحبت نفس و جان گرفتار
    من نعره زنان چو مرغ در دام
    تا كى باشم به زارى زار
    پاكم به عدم رسان به يكبار
    من نعره زنان چو مرغ در دام
    از روى وجود پرده بردار
    اسرار دو كون و علم اسرار
    من نعره زنان چو مرغ در دام
    بيرون جهم از مضيق پندار
    پر مشك شود جهان ز عطار
    من نعره زنان چو مرغ در دام



/ 896