غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • بيم است كه صد آه برآرم ز جگر من
    آگاه از آنم كه به جز تو دگرى نيست
    وامروز درين حاده دانى به چه مانم
    عمرى ره تو جستم و چون راه نديدم
    دل سوخته زانم كه كنون از سرخامى
    وامروز درين حاده دانى به چه مانم
    در كوى خرابات و خرافات فتادم
    پر كردم از اندوه به يك كوزه ى دردى
    وامروز درين حاده دانى به چه مانم
    وامروز درين حاده دانى به چه مانم
    مردان چو نگين مانده در حلقه ى معنى
    وامروز درين حاده دانى به چه مانم

    اى دوست به عطار نظر کن که ندارماى دوست به عطار نظر کن که ندارم

  • تا بى تو چرا مي برم اين عمر به سر من
    و آگاه نيم از بد و از نيك دگر من
    وامروز درين حاده دانى به چه مانم
    كم آمدم آنجا ز سگ راهگذر من
    كردم همه كردار نكو زير و زبر من
    وامروز درين حاده دانى به چه مانم
    وآنگاه بشستم به ميى دامن تر من
    هر لحظه كنارى ز خم خون جگر من
    وامروز درين حاده دانى به چه مانم
    در نزع فرومانده چون شمع سحر من
    وز حلقه به درمانده چو حلقه به در من
    وامروز درين حاده دانى به چه مانم

    جز بى خبرى از ره تو هيچ خبر منجز بى خبرى از ره تو هيچ خبر من

/ 896