غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • كشتى عمر ما كنار افتاد
    موى همرنگ كفك دريا شد
    چه توان كرد اگر ز سكه ى عمر
    روز عمرى كه بيخ بر باد است
    سر به ره در نهاد سيل اجل
    چه توان كرد اگر ز سكه ى عمر
    مستييى بود عهد برنايى
    چون به مقصد رسم كه بر سر راه
    چه توان كرد اگر ز سكه ى عمر
    گل چگويم ز گلستان جهان
    هر كه در گلستان دنيا خفت
    چه توان كرد اگر ز سكه ى عمر
    هر كه يك دم شمرد در شادى
    بى قرارى چرا كنى چندين
    چه توان كرد اگر ز سكه ى عمر
    چه توان كرد اگر ز سكه ى عمر
    تو مزن دم خموش باش خموش
    چه توان كرد اگر ز سكه ى عمر

    گر نبودى اميد، واى دلمگر نبودى اميد، واى دلم

  • رخت در آب رفت و كار افتاد
    وز دهان در شاهوار افتاد
    چه توان كرد اگر ز سكه ى عمر
    با سر شاخ روزگار افتاد
    شورشى سخت در حصار افتاد
    چه توان كرد اگر ز سكه ى عمر
    اين زمان كار با خمار افتاد
    خر نگونسار گشت و بار افتاد
    چه توان كرد اگر ز سكه ى عمر
    كه به يك گل هزار خار افتاد
    پاى او در دهان مار افتاد
    چه توان كرد اگر ز سكه ى عمر
    در غم و رنج بى شمار افتاد
    چه كنى چون چنين قرار افتاد
    چه توان كرد اگر ز سكه ى عمر
    نقد عمر تو كم عيار افتاد
    كه نه اين كار اختيار افتاد
    چه توان كرد اگر ز سكه ى عمر

    ليک عطار اميدوار افتادليک عطار اميدوار افتاد

/ 896