غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گر يك شكر از لعلت در كار كنى حالي




  • گر يك شكر از لعلت در كار كنى حالى
    ور زلف پريشان را درهم فكنى حلقه
    بردى دلم از من جان چون با تو كنم دعوى
    روزى كه ز گلزارى بى روى تو گل چينم
    چون ديده ى من هر دم گلبرگ رخت بيند
    بردى دلم از من جان چون با تو كنم دعوى
    صد گونه جفا دارى چون روى مرا بينى
    صد بلعجبى دانى كابليس نداند آن
    بردى دلم از من جان چون با تو كنم دعوى
    بردى دلم از من جان چون با تو كنم دعوى
    چون صبح صبا زان رو در خاك كفت مالد
    بردى دلم از من جان چون با تو كنم دعوى



  • صد كافر منكر را دين دار كنى حالى
    تسبيح همه مردان زنار كنى حالى
    بردى دلم از من جان چون با تو كنم دعوى
    گلزار ز چشم من گلزار كنى حالى
    از ناوك مژگانش پر خار كنى حالى
    بردى دلم از من جان چون با تو كنم دعوى
    بر من به جوانمردى ايار كنى حالى
    ما را چو زبون بينى در كار كنى حالى
    بردى دلم از من جان چون با تو كنم دعوى
    خود را عجمى سازى انكار كنى حالى
    كز بوى سر زلفش عطار كنى حالى
    بردى دلم از من جان چون با تو كنم دعوى



/ 896