غزلیات

عطار نیشابوری

نسخه متنی -صفحه : 896/ 762
نمايش فراداده

  • اى اشتياق رويت از چشم خواب برده بر نطع كامرانى نور رخت به يك دم شرمت همى نيامد كاندر چنين مقامى چندين هزار عاشق بر روى تو درين ره اى در غرور دل را داده شراب غفلت شرمت همى نيامد كاندر چنين مقامى شرمت همى نيامد كاندر چنين مقامى عطار را درين ره اندر حجاب ره نيست شرمت همى نيامد كاندر چنين مقامى
  • يك برق عشق جسته صد سد آب برده دست هزار عذرا از آفتاب برده شرمت همى نيامد كاندر چنين مقامى در خاك و خون فتاده سر در نقاب برده پس دل بده كه او را مست خراب برده شرمت همى نيامد كاندر چنين مقامى مردان به سر دويده تو سر به خواب برده گرچه دلى است او را پى با حجاب برده شرمت همى نيامد كاندر چنين مقامى