-
طرقوا يا عاشقان كين منزل جانان ماست
راه ده ما را اگر چه مفلسان حضرتيم
گر شما را طاعت است و زهد و تقوى و ورع
نيستم اينجا مقيم اى دوستان بر رهگذر
عزم ره داريم نتوان پيش ازين كردن درنگ
گر شما را طاعت است و زهد و تقوى و ورع
يا غيا المستغي يا اله العالمين
آن چنان خلوت كه ما از جان و دل بوديم دوش
گر شما را طاعت است و زهد و تقوى و ورع
گر شما را طاعت است و زهد و تقوى و ورع
تحفه ى جنت كه از بهر شما آراستند
گر شما را طاعت است و زهد و تقوى و ورع
غم مخور عطار چندين از براى جسم خودغم مخور عطار چندين از براى جسم خود
-
زانچه وصل و هجر او هم درد و هم درمان ماست
آيت قل يا عبادى آمده در شان ماست
گر شما را طاعت است و زهد و تقوى و ورع
يك دو روزه روح غيبى آمده مهمان ماست
زانكه جلاد اجل در انتظار جان ماست
گر شما را طاعت است و زهد و تقوى و ورع
جمله ى شب تا سحر بر درگهش افغان ماست
جبرئيل آيد نگنجد در ميان گر جان ماست
گر شما را طاعت است و زهد و تقوى و ورع
باك نيست چون دوست اندر عهد و در پيمان ماست
با غم هجران او دوزخ سرابستان ماست
گر شما را طاعت است و زهد و تقوى و ورع
زانکه بحر رحمتش در انتظار جان ماستزانکه بحر رحمتش در انتظار جان ماست