تا ز جان و دل من نام و نشان خواهد بودآخر از حسرت بالاى تو اى سرو روانگفتم آن روز كه ديدم رخ او كاين كودكرمضان ميكده را بست خدا داند و بسپا مكش از سر خاكم كه پس از مردن همهاتف اين گونه كه دارد هوس مغبچگانهاتف اين گونه كه دارد هوس مغبچگان
غم و اندوه توام در دل و جان خواهد بودتا كيم خون دل از ديده روان خواهد بودآفت دين و دل پير و جوان خواهد بودتا ز ياران كه به عيد رمضان خواهد بودبه رهت چشم اميدم نگران خواهد بودبعد ازين معتكف دير مغان خواهد بودبعد ازين معتكف دير مغان خواهد بود