غزلیات

محمدحسین شهریار

نسخه متنی -صفحه : 161/ 53
نمايش فراداده

ترانه ى جاودان

  • اى شاخ گل كه در پى گلچين دوانيم پروردمت به ناز كه بنشينمت به پاى درياب دست من كه به پيرى رسى جوان گرنيستم خزانه ى خزف هم نيم حبيب تا گوشوار ناز گران كرد گوش تو با صد هزار زخم زبان زنده ام هنوز يارى ز طبع خواستم اشكم چكيد و گفت اى گل بيا و از چمن طبع شهريار اى گل بيا و از چمن طبع شهريار
  • اين نيست مزد رنج من و باغبانيم اى گل چرا به خاك سيه مي نشانيم آخر به پيش پاى توگم شد جوانيم بارى مده ز دست به اين رايگانيم لب وا نشد به شكوه ز بي همزبانيم گردون گمان نداشت به اين سخت جانيم يارى ز من بجوى كه با اين روانيم بشنو ترانه ى غزل جاودانيم بشنو ترانه ى غزل جاودانيم