تاثيرى كه حادثه كربلا و قيام حسين بن على «ع »بر انديشه مردم جهان،حتى غيرمسلمانان داشته،بسيار است.عظمت قيام و اوج فداكارى و ويژگيهاى ديگر امام و يارانش سبب شده كه اظهار نظرهاى بسيارى درباره اين نهضت و حماسه آفرينان عاشورا داشته باشند.نقل سخنان همه آن كسان كتاب قطورى مى شود.بويژه كه برخى از نويسندگان غير مسلمان مستقلا كتاب درباره اين حادثه نوشته اند.در اينجا تنها تعدادى اندك از اين نظرها(از مسلمانان و غير مسلمانان)آورده مى شود:. (15)
من زندگى امام حسين،آن شهيد بزرگ اسلام ابدقت خوانده ام و توجه كافى به صفحات كربلا نموده ام و بر من روشن شده است كه اگر هندوستان بخواهد يك كشور پيروز گردد،بايستى از سرمشق امام حسين پيروى كند.
هيچ نمونه اى از شجاعت،بهتر از آنكه امام حسين از لحاظ فداكارى و تهور نشان داد در عالم پيدا نمى شود.به عقيده من تمام مسلمين بايد از سرمشق اين شهيدى كه خود را در سرزمين عراق قربان كردپيروى نمايند.
اگر منظور امام حسين جنگ در راه خواسته هاى دنيايى بود،من نمى فهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه اوبودند؟پس عقل چنين حكم مى نمايد كه او فقط بخاطر اسلام،فداكارى خويش راانجام داد.
بهترين درسى كه از تراژدى كربلامى گيريم، اينست كه حسين و يارانش ايمان استوار به خدا داشتند.آنها با عمل خود روشن كردند كه تفوق عددى در جايى كه حق با باطل روبرو مى شود اهميت ندارد و پيروزى حسين با وجود اقليتى كه داشت،باعث شگفتى من است.
آيا قلبى پيدا مى شود كه وقتى درباره كربلاسخن مى شنود،آغشته با حزن و الم نگردد؟حتى غير مسلمانان نيز نمى توانندپاكى روحى را كه در اين جنگ اسلامى در تحت لواى آن انجام گرفت انكار كنند.
فردريك جمس :درس امام حسين و هر قهرمان شهيد ديگرى اين است كه در دنيااصول ابدى عدالت و ترحم و محبت وجود دارد كه تغيير ناپذيرند و همچنين مى رساند كه هر گاه كسى براى اين صفات مقاومت كند و بشر در راه آن پافشارى نمايد،آن اصول هميشه در دنيا باقى و پايدار خواهد ماند.
در طى قرون،افراد بشر هميشه جرات و پردلى و عظمت روح،بزرگى قلب و شهامت روانى را دوست داشته اند و در همينهاست كه آزادى و عدالت هرگز به نيروى ظلم و فساد تسليم نمى شود.اين بود شهامت و اين بود عظمت امام حسين.و من مسرورم كه با كسانى كه اين فداكارى عظيم را از جان و دل ثنامى گويند شركت كرده ام،هر چند كه 1300 سال از تاريخ آن گذشته است.
براى امام حسين «ع »ممكن بود كه زندگى خود را با تسليم شدن اراده يزيد نجات بخشد،ليكن مسؤوليت پيشوا ونهضت بخش اسلام اجازه نمى داد كه او يزيد را بعنوان خلافت بشناسد.او بزودى خود را براى قبول هر ناراحتى و فشارى به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنى اميه آماده ساخت.در زير آفتاب سوزان سرزمين خشك و در روى ريگهاى تفتيده عربستان،. (16) روح حسين فنا ناپذير است.اى پهلوان و اى نمونه شجاعت و اى شهسوار من،اى حسين!
گر چه كشيشان ما هم از ذكر مصائب حضرت مسيح مردم رامتاثر مى سازند،ولى آن شور و هيجانى كه در پيروان حسين «ع »يافت مى شود درپيروان مسيح يافت نخواهد شد و گويا سبب اين باشد كه مصائب مسيح در برابرمصائب حسين «ع »مانند پر كاهى است در مقابل يك كوه عظيم پيكر.
موريس دوكبرى :در مجالس عزادارى حسين گفته مى شود كه حسين،براى حفظشرف و ناموس مردم و بزرگى مقام و مرتبه اسلام،از جان و مال و فرزند گذشت وزير بار استعمار و ماجراجويى يزيد نرفت.پس بياييد ما هم شيوه او را سرمشق قرار داده،از زيردستى استعمارگران خلاصى يابيم و مرگ با عزت را بر زندگى باذلت ترجيح دهيم.
حسين «ع »با قربانى كردن عزيزترين افراد خود و بااثبات مظلوميت و حقانيت خود،به دنيا درس فداكارى و جانبازى آموخت و نام اسلام و اسلاميان را در تاريخ ثبت و در عالم بلند آوازه ساخت.اين سرباز رشيدعالم اسلام به مردم دنيا نشان داد كه ظلم و بيداد و ستمگرى پايدار نيست و بناى ستم هر چه ظاهرا عظيم و استوار باشد،در برابر حق و حقيقت چون پر كاهى بر بادخواهد رفت.
زينب،خواهر حسين بن على «ع »لذت پيروزى را در كام ابن زياد وبنى اميه خراب كرد و در جام پيروزى آنان قطرات زهر ريخت،در همه حوادث سياسى پس از عاشورا، همچون قيام مختار و عبد الله بن زبير و سقوط دولت امويان و برپايى حكومت عباسيان و ريشه دواندن مذهب تشيع،زينب قهرمان كربلا نقش برانگيزنده داشت.
اين روز محرم،براى مسلمانان سراسرجهان معنى بزرگى دارد.در اين روز،يكى از حزن آورترين و تراژديك ترين وقايع اسلام اتفاق افتاد،شهادت حضرت امام حسين «ع »در عين حزن،نشانه فتح نهايى روح واقعى اسلامى بود،زيرا تسليم كامل به اراده الهى به شمار مى رفت.اين درس به ما مى آموزد كه مشكلات و خطرها هر چه باشد،نبايستى ما پروا كنيم و از راه حق و عدالت منحرف شويم.
وقتى يزيد،مردم را تشويق به قتل حسين ومامور به خونريزى مى كرد،آنها مى گفتند:«چه مبلغ مى دهى؟»اما انصار حسين به او گفتند:ما با تو هستيم.اگر هفتاد بار كشته شويم،باز مى خواهيم در ركابت جنگ كنيم و كشته شويم.
جنبش حسين،يكى از بى نظيرترين جنبشهاى تاريخى است كه تاكنون در زمينه دعوتهاى دينى يا نهضتهاى سياسى پديدار گشته است...دولت اموى پس از اين جنبش،به قدر عمر يك انسان طبيعى دوام نكرد و از شهادت حسين تا انقراض آنان بيش از شصت و اندى سال نگذشت.
اگر چه حسين بن على «ع »در ميدان نظامى يا سياسى شكست خورد، اما تاريخ،هرگز شكستى را سراغ ندارد كه مثل خون حسين «ع »به نفع شكست خوردگان تمام شده باشد.خون حسين،انقلاب پسر زبير و خروج مختار و نهضتهاى ديگر را در پى داشت،تا آنجا كه حكومت اموى ساقط شد ونداى خونخواهى حسين،فريادى شد كه آن تختها و حكومتها را به لرزه درآورد.
اگر حسين از آن ما بود،در هر سرزمينى براى او بيرقى برمى افراشتيم و در هر روستايى براى او منبرى بر پا مى نموديم و مردم را با نام حسين به مسيحيت فرا مى خوانديم.
با آنكه مدتى از واقعه كربلا گذشته و ما هم با صاحب واقعه هم وطن نيستيم،مع ذلك مشقات و مشكلاتى كه حضرت حسين «ع »تحمل نموده،احساسات سنگين دل ترين خواننده را بر مى انگيزد،چندانكه يك نوع عطوفت و مهربانى نسبت به آن حضرت در خود مى يابد.
15-نقل از كتاب «درسى كه حسين به انسانها آموخت »،شهيد هاشمى نژاد،ص 447،رهبر
آزادگان و منابع ديگر. 16-البته امام حسين «ع »در صحراى كربلا شهيد شد،نه ريگزارهاى عربستان!