گندم و گیلاس

منوچهر آتشی

نسخه متنی -صفحه : 67/ 56
نمايش فراداده

شور

پريشيده موي

رو در روي باد مي رويم

به جاده اي

که از آستانه اي نمي گذرد

و رهگذري

به پوزخندي

هيئت شوريدگيمان را

به بازي نمي گيرد

سري چون شير و دلي چون يوز

به تک مي رويم

بر جاده هجومي

که به چراگاه غزالي شايد فروخزد

و از کنام ها

روباهان

با چشمهاي زرنيخي

به سمخره مي کاوندمان

و باد

شبح مي سازد برامان

از گور و گوزن و گراز

پريشيده موي

رو در روي باد

مي رويم