اگر نه کوک درون تست اين ساز
منواز
نوا و ناله وشيون بس نيست ؟
بهل که شادي و اندوه
با گام هاي خود برآيند از ژرفا
به برگ نخل
چه سبز و چه پژمرده اگر گوش بداري
ترانه از نهاد فصل
مي آورد
به آب رودخانه اگر بنگري
صدا و شکل دل بي قرار زمين بر تو عرضه مي کند
به شکل بستر رودخانه اگر بيني
به شکل عاطفه آب است
و آب عاطفه خاک
چنگت
اگر به قاعده ننوازد
جز سيم ها
انگشت هايت را تعمير کن
به موميايي ذهن و روح
که موميايي تاريخ مي طلبد
معجوني از بقاياي اهرام و سنگ ماه
و گياه مريخ
اگر نه کوک درون تست اين ساز
منواز
اگر نه انگشتانت
تعمير موميايي روح است
به زلف چنگ مياويزش
سري به سنگ بزن