آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی

رضا برنجکار

نسخه متنی -صفحه : 98/ 10
نمايش فراداده

اختلاف سوم: جبريه و قدريه

پس از اختلاف بر سر امامت و مساءله ايمان و كفر، اختلاف پيرامون جبر و اختيار انسان پديد آمد و اين ماجرا به پديد آمدن دو فرقه جبريه، يعنى پيروان اعتقاد به جبر و مختار نبودن انسان، و قدريه، يعنى پيروان تفويض و اختيار مطلق انسان، انجاميد.

البته اين مساءله از زمانهاى قديم در ميان فيلسوفان و متفكران مطرح بوده است. در ميان پيروان اديان نيز از ارتباط قضا و قدر الهى با افعال انسان مورد بحث بوده است.

قرآن كريم از مشركان مكه نقل مىكند كه آنها به منظور توجيه شرك خويش از نظريه جبر سود مىجستند و مىگفتند: اگر خدا مىخواست، ما و پدرانمان مشرك نمى شديم: «سيقول الذين اشركوا لو شاء الله ما اشركنا و لا اباؤنا...» (انعام: 148).

به اين ترتيب، مشركان مشيت الهى را موجب جبر آدمى مىدانستند. در زمان پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله در ميان مسلمانها بحث جبر و اختيار و اختلاف بر سر آنها مطرح نشده بود اما گزارشهاى تاريخى نشان مىدهد كه در زمان عمر و عثمان و على عليه السلام اعتقاد به جبر و يا دست كم پرسش پيرامون جبر و اختيار به طور جدى مطرح بوده است. (9)

نخستين كسانى كه اعتقاد به آزادى مطلق انسان و نفى قضا و قدر الهى را مطرح كرده اند معبد جهنى (م.80 ق.)، غيلان دمشقى (م.1045 ق.) بوده اند و در مقابل، جهم بن صفوان (م.128 ق.) و استادش جعد بن درهم (م.124 ق.) افرادى بودند كه نخستين بار به جبر مطلق معتقد شدند.

گفته شده است دو فرقه جبريه و قدريه از فرقه هاى فرعى مرجئه بوده اند. بنابراين ديدگاه، مرجئه خود به چند گروه تقسيم مىشوند. نخست كسانى كه تنها به بحث پيرامون ايمان و كفر مىپردازند؛ اينان مرجئه خالص هستند. دوم كسانى كه در زمينه جبر و اختيار به نظريه جبر معتقدند و مرجئه جبريه ناميده مىشوند. سوم افرادى كه به اختيار مطلق انسان قائل اند و مرجئه قدريه نام دارند. (10) به دليل همين تنوع و تكثر در ديدگاه مرجئه، بعضى معتقدند كه اساسا مرجئه را نبايد يك فرقه مستقل به شمار آورد بلكه مرجئه بيشتر اشاره به يك گرايش فكرى بوده است كه در بين فرقه هاى مختلف طرفدارانى داشته است.

جهميه يعنى پيروان جهم بن صفوان، كه جبريه هستند جزء مرجئه جبريه غيلانيه، پيروان غيلان دمشقى قدرى، جزء مرجئه قدريه محسوب مىشوند. البته قدريه و جبريه به زودى نابود گشتند و عقايد آنها در فرقه هاى مهم ديگر همچون معتزله و اصحاب حديث و اشاعره پى گيرى شد، تا آنجا كه واصل بن عطا، در عقيده قدر، ادامه دهنده راه قدريه و معبد جهنى و غيلان دمشقى دانسته مىشود (11) و اصحاب حديث و اشاعره از حاميان قضا و قدر حتمى خدا به شمار مىروند،گر چه اشاعره با طرح نظريه كسب سعى كردند براى اختيار انسان نيز نقشى قائل شوند. در بخش اول با قدريه و جهميه آشنا خواهيم شد و آراى پيروان آزادى مطلق و جبر مطلق بررسى خواهد شد.