از آنها نسبت به بعضى خير مى گردند 53
اين اصطلاح كه بصورت كلمه تسالم در آراء اهل مدينه فاضله بكار برده شده است معلم ثانى فارابى در همزيستى مسالمت آميز گويد هر گاه دو طايفه و يا دو گرو دائما با يكديگر در جنگ و ستيز باشند و لكن از لحاظ نيرو و قدرت برابر باشند مدتها اين وضع بين آنها ادامه يابد، لا جرم گاهى اين دو غالب و مغلوب ديگرى مى شوند در نتيجه دير يا زود هر دو طرف مزه بدبختى و مغلوبيت را مى چشند، خوارى و ذلت را تحمل كرده و زندگى را با اين وضع دشوار و غير قابل تحمل مى دانند، در اين صورت ناچار به صلح و تسالم دست مى زنند معلم ثانى در موردى ديگر چنين معنى مى كند اينكه هر دو دشمن مشتركى دارند كه هيچكدام به تنهايى نميتوانند در دفع آن اقدام كنند بايد ما بين خود صلح برقرار كرده تا دشمن مشترك را دفع كنند و از شر آن راحت گردند البته در هر دو مورد هنگامى كه احساس استقلال كردند و خود را نيرومند و مستعد فتح يافتند و معاهدات را فراموش كرده و مجددا دست به اقدامات تهاجمى و تهذيب خواهند زد در مورد ديگر فرمود اينكه براى انجام كار مهم كه منفعت و سود آنها در آن بسيار است و به تنهايى نتوانند بدست آورند و محتاج به معاونت و كمك ملت و امت ديگر داشته باشند در اين صورت نيز ضرورت زندگى ايجاب مى كند كه با يكديگر تسالم كنند مسالمت ورزند 54
معلم ثانى فارابى گويد همانطور كه عضو رئيسه بدن بالطبع كاملترين و تمام ترين اعضاء بدن است ، هم فى نفسه و هم در افعالى كه ويژه او است و او را در تمام امورى كه اعضاء ديگر با او مشاركت دارند برترين و كامل ترين آن مى باشند در توضيح اين بيان مترجم بزرگوار دكتر سيد جعفر سجادى در پاورقى آورده ، هم با لذات كامل بوده و هم در افعال خود، منظور اين است كه افعال و آثار او برتر، از كارهايى است كه ويژه رؤ ساى درجه دوم است و در فضائل نيز شريف تر است و بالاخره از همه جهات اكمل است 55 بنابراين اخلاق فرماندهى و رياست بر مردم ، همچون قلب بر ساير اعضاء بدن صاحب امتياز مى باشد
كرامت نفس در وجود و بخشش و سخاوتهاى او خلاصه مى گردد
بذل و بخشش از اوصاف كريمان است ولى اگر بقدر نسبى از آن صفت برجسته دارا باشيم كه اين هم در دنيا نافع است و هم در آخرت لا سيادة لمن لا سخاء له 56 اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود سرورى و سيادت و آقائى نيست براى كسى كه سخاوت و بخشش ندارد در جاى ديگر فرمود لا يمكل الشرف الابالسخاء و التواضع شرافت انسان ، كامل نگردد مگر بوسيله سخاوت و فروتنى بنابراين صفات برجسته و شرافت انسان مرهون سخاوت و تواضع است كه اين هر دو موجب كمال انسان و شرف مرد مسلمان است
در توصيف اين عمل برجسته حضرت امير عليه السلام مى فرمايد
57 آنگاه كه دنيا به تو روى آورد، تو هم در راه خدا به دوست و دشمن ببخش كه اگر نبخشى نه سخاوت به هنگام اقبال دنيا، مال تو را نابود مى كنند، و نه آنگاه كه در مسير رفتنى است بخل آن را حفظ مى نمايد
مردى بنام و شامى گويد از امام رضا عليه السلام شنيدم مى فرمود السخى قريب من الله قريب من الجنه ، قريب من الناس ، و البخل بعيد من الله
بعيد الجنه بعيد من الناس 58 سخاوتمند به پيشگاه خدامقرب است ، در بهشت مقرب است ، و در نزد مردم نيز از قرب و منزلت بسيار عالى