اخلاق از دیدگاه قرآن، پیامبر و عترت

حسین موسوی راد لاهیجی

نسخه متنی -صفحه : 69/ 28
نمايش فراداده

و انسان اين نحوه رشد و تكامل و پيشرفت دارد، و در راه رشد و كمال هيچ محدوديتى ندارد، پس تو اى برادر، تو اى خواهر، تو اى فرزند رشيد اسلام ، بيا در اسلام شكوفا شو، و همه رشد و ترقى و تعاليت را در صراط اسلام ، صراط انبياء و اولياء گرام خدا قرار بده ، اگر از نظر علمى و صنعت ، و اختراع و اكتشاف مادى و معنوى به اوج اعلى رسيدى همه چيز تو براى خدا باشد، و در راه خدا پيشرفت نشان دادى ، اين معنويت و اوج قربت به پيشگاه حضرت احديت به نام اسلام و تشيع ثبت مى گردد و چنين مقام و منصبى ، بر تو گوارا باد، و در راه ترقى و تعالى با هم دوره ها و هموطنان و هم خويشان و همه تواننهاى علمى و عملى با تمام امكانات خود به جلو برو و براى مكتب و مذهبت افتخار بيافرين

جوان تو ديگر كودك ديروز نيستى ، بلكه تو يك جوان نيرومند و متكى به نفس هستى و به جائى رسيده اى كه مى توانى براى آينده ات تصميم بگيرى ، و آينده نگر باشى ، الحال خوب بينديشى ، خوب فكر كن ، راهت را بهتر و با تشخيص معقول تر انتخاب كن ، و ناگفته نماند اين سنين همراه با غرور است ، لذا با يك تكيه بر نفس و به تنهايى نمى توان كار از پيش برد بنابراين مشورت و نظر خواهى از پدر، مادر، برادر بزرگتر را نبايد ناديده گرفت مثلا شما اگر مى خواهيد بعد از دوره راهنمايى انتخاب رشته كنيد بهتر است با بزرگتر و اهل نظر مشورت كنيد، كه تا راه ثواب را انتخاب كرده باشيد

اسلام و آئين دوست يابى

همينطور اى جوان هر گونه كار مهم و سرنوشت سازى را بدون مشورت انجام ندهى ، در انتخاب دوست بايد معقولانه عمل كنى ، جهات مادى ، ظاهر فريب ، و اخلاق ظاهرى و گاهى بى محتوى نبايد در دوستيابى تو را بفريبد، دوست را با ديده باطن بين و بشناس و انتخاب كن ، هر گاه چنين دوستى انتخاب كردى در نگهدارى آن بكوش ، و از وجودش در تمام شئون علمى و عملى و اخلاقى بهره ببر، ببين كه عارف رومى چه مى گويد


  • من ندانم آنچه انديشيده اى سپس از زبان دوست مى گويد ز آنكه بس ارزان خريدستى مرا هر دو آن ارزان ، خرد ارزان دهد

  • اى دو ديده دوست را چون ديده اى اى گران جان خوار ديدستى مرا هر دو آن ارزان ، خرد ارزان دهد هر دو آن ارزان ، خرد ارزان دهد

پس اى نوجوان چيزى را كه زحمت و رنج بيشترى برايش متحمل شدى به ارزانى از دست مده و دوست عزيزى كه يافته اى به خوبى نگهدارش ، كه به رايگان از دستت نرود

على عليه السلام در آئين دوست يابى مى فرمايد


  • و لا تصحب الجهل و اياك و اياه يقاس المرء بالمرء اذا ما هو و للشى من الشى مقائيس و اشياه

  • فكم من جاهل اردى حكيما حين اخاه و للشى من الشى مقائيس و اشياه و للشى من الشى مقائيس و اشياه

و للقلب على القلب دليل حين تلقاه 96 اى نوجوان ببين دوستى و دوست يابى را مولاى متقيان حضرت على عليه السلام چگونه تحليل و تفسير مى كند، و چگونه دوستى را براى تو مى پسندد، چرا كه شخص را با همنشين او مى سنجند، براى هر چيزى نمونه و شبهى وجود دارد كه براى دلها نيز هنگام ملاقات دليل و راهنمائيست كه بهر عنوان همديگر را درك مى نمايند

همين مفهوم را به به شعر فارسى كى خوانيم


  • اى گشته ز روى عقل و دانش فاضل هر كس كه تو را قرين جاهل بيند گويد كه نبوده است اين كس عاقل

  • زنهار مكن مصاحبت با جاهل گويد كه نبوده است اين كس عاقل گويد كه نبوده است اين كس عاقل

در اين اشعارش فرمود از دوستى نادانان پرهيز كن ، و از ايشان كناره گيرى نما، و از خود بران ، چه بسيار از نادانان عاقلان را با طرح دوستى ايشان به هلاكت انداخته اند