از هجرت تا رحلت

سید علی اکبر قریشی

نسخه متنی -صفحه : 260/ 124
نمايش فراداده

تجلى ايمان

در اين بين عبدالله پسر عبدالله ابن ابى كه از مسلمانان بود، به محضر رسول خدا صلّى الله عليه وآله آمد و گفت: يا رسول الله صلّى الله عليه وآله شنيده ام مىخواهى پدرم عبدالله را اعدام كنيد، اگر چنين قصدى داريد اجازه بدهيد من سر او را پيش شما آورم، به خدا قسم قبيله خزرج مىدانند كه در آن كسى نيكوكارتر از من به پدرش نيست، من بيم آن دارم كه بفرمايى ديگرى پدر مرا بكشد و نفس من اجازه ندهد كه قاتل پدرم رازنده ببينم و در آن صورت او را بكشم و نتيجه اش آن باشد مؤمنى را به انتقام كافرى بكشم و دخل آتش شوم حضرت فرمود: چنين نظرى ندارم بلكه تو با او مدارا و نيكويى كن مادام كه با ماست، نگارنده گويد: ايمان از اين گونه تجليات فراوان دارد.