اسرار عاشورا

سید محمد نجفی یزدی

نسخه متنی -صفحه : 159/ 138
نمايش فراداده

حضرت فاطمه سلام الله عليها به مجالس نظر دارند

والد معظم جناب حجة الاسلام و المسلمين آقاى حاج سيد جليل نجفى يزدى - ره - مؤلف كتاب شريف مناقب اهل البيت عليهم السلام كه از عاشقان اباعبدالله الحسين و مجالس عزاى حضرت و دلسوختگان آن حضرت بود، در منزل ايشان هر هفته صبح جمعه جلسه روضه و بيان احكام برقرار بود، (جز در سالهاى اواخر عمر شريف ايشان كه به علت بيمارى طولانى ادامه جلسات مقدور نبود).

ايشان مىفرمود: شخص مستضعفى بود كه در جلسه صبح جمعه شركت مىكرد، اما همينكه صبحانه را مىخورد، پا مىشد و مىرفت، من كه مىخواستم به ثواب اقامه عزا نيز بيشتر برسم، از او تقاضا كردم، كه اندكى در جلسه بنشيند تا ما هم به فيضى برسيم، آن مرد گفت: باشد، ولى هفته آينده همان كار سابق خود را تكرار كرد، ايشان باز هم به وى تذكر دادند، اما در هفته سوم آن مرد باز هم كار را كرد، والد معظم مىفرمود: من به آن مرد گفتم اگر مىخواهى چنين كنى ديگر نيا،

شب جمعه بود كه والده معظمه كه از جريان بى اطلاع بود، در خواب مىبيند بانوى محترمه اى (صديقه طاهره) در كمال پوشش و حجاب، از كنار منزل ما عبور مىكنند، به ايشان عرضه مىكند كه بى بى جان، ما مجلس روضه داريم تشريف بياوريد، ايشان مىفرمايند: من به مجلس شما نمى آيم، زيرا آن مرد را جواب كرده ايد، او بيايد ما هم مىآئيم!!

والد معظم مىفرمود: آن مرد را پيدا كردم و اكرام نمودم و به او گفتم: به مجلس روضه ما بيا، هر وقت خواستى بنشين، هر وقت خواستى برو.