مصونیت قرآن از تحریف

محمد هادی معرفت؛ ترجمه: محمد شهرابی فراهانی

نسخه متنی -صفحه : 124/ 35
نمايش فراداده

ايـن اسـت مـحـتـواى اين احاديث شريف و كلينى كه به خوبى مفاد و جايگاه سخنان امامان للّه را مى شناسد آن را در جاى مناسب خود ذكر كرده است .درنتيجه نسبت مخالفت به او چيزى جز بى انصافى و قول زور نيست .خداوند نبخشد كسانى را كه به آسانى سخن بدون علم مى گويند.

موضع ما در برابر اخباريهاى متاخر

(اخباريهايى كه خود را پيرو محدثان مى دانند)

دانشمندان برجسته ما از عصر حضور معصومين للّه و در طول غيبت امام زمان (عج ) تاكنون همواره در مـبـاحـث اصـولـى و استنباط احكام شرعى از دو شيوه پيروى مى كردند: مجتهدان اهل نظر و تـحقيق بودند و محدثان اهل نقل و روايت , تفاوتشان در اين بود كه محدثان بيشتر به نقل اعتماد مـى كردند تا به عقل بويژه در مسائل اصول اعتقادى كه اخبار آحاد در آن ـنزد مجتهدان ـ حجيت ندارد.

در عـين حال , محدثان داراى شيوه هايى متقن و دقيق بودند هم در فراگرفتن و نقل حديث , هم در شناسايى اسناد و فهم و درك متن آن , لذا روايات را به كتابهاى اصلى و دست اول عرضه و با آن مـقـابـله مى كردند .

بر اساس همين اسلوب متقن روايى , كتابهاى چهارگانه شيعه تدوين يافته و روايات اهل بيت للّه را از مشايخى بزرگوار و از كتابهايى معتبر برگرفته است .

اين كتابها عبارتند از:

1ـكافى نوشته ثقةالاسلام محمدبن يعقوب كلينى (متوفاى 329هـ.ق ).

2ـ من لايحضره الفقيه نوشته شيخ محدثان , محمدبن على بن حسين صدوق (متوفاى 280هـ .ق ).

3و4ـ تهذيب و استبصار هردو, نوشته شيخ الطايفه محمدبن حسن طوسى (متوفاى 460هـ.ق ) خداوند آرامگاهشان را نورانى فرمايد.

اين اسلوب متقن و اساسى در نقل اخبار, روزگارانى دراز خطمشى محدثان بزرگ بود و اين دوران طـلايـى بـه دسـت خاتم محدثان , شيخ حر عاملى ((192)) به اوج خود رسيد .وى نويسنده تواناى مـجـمـوعه روايى بزرگ وسائل الشيعه است .اين كتاب ارزشمند نيازمندى هاى فقيه در استنباط احكام گوناگون شريعت را برآورده مى سازد.

محدث فقيه , مولى محسن فيض [كاشانى ] ((193)) نيز همين شيوه را در تاليف كتاب وافى پيموده و روايات كتب اربعه را با شرح و توضيح در آن گردآورى كرده است .اما بعد از آن روزگار طلايى , دوران انحطاط و خوشباورى در نقل حديث و روايت اخبار فرارسيد و اهل حديث تنها به ناقلان آثار و اخـبـار مـبـدل شـدند بدون اين كه اهميتى به اسناد آن بدهند يا به درستى و نادرستى متن آن توجه كنند .

از اين رو, به روايات اين اخبارى هاى خوشباور نمى توان اطمينان پيداكرد, چراكه اصلا توجه نمى كنند روايات را از چه كسى مى گيرند و بر چه منبعى اعتماد مى كنند .مهم اين است كه چـنـتـه هـا و دفـتـرهايشان را از نقلها و حكايتها پرسازند, حكايتهايى كه بى شباهت به داستانهاى قـصـه سـازان و افـسانه هاى بنى اسرائيل نيست .

و از همين جا با همكيشان حشويه خود ـكه گوى سبقت را در اين ميدان ربوده اندـ همراهى كرده و در خوشباورى و عدم تحقيق به دنبال آنان گام بـرداشـتـه انـد, ولـى دانـشـمـنـدان محقق ما, همگى و نيز محدثان پيشين ما, اززمان رئيسشان شـيـخ صدوق تا عصر دو دانشمند برجسته و خاتم محدثان شيخ حر عاملى و فيض كاشانى احتمال تحريف در كتاب خدا را به كلى مردود مى دانند.

آرى ! نظريه تحريف ـبه قصد ازكارانداختن حجيت قرآن ـ از سوى اين گروه افراطى مطرح شد كه از گوشه و كنار در جوى از نادانى , عوامگرايى , سادگى و خوشباورى سربرآوردند .به همين دليل كتابهاى آنان , هيچ شباهتى با كتابهاى بزرگان شيعه اماميه ـكه سرشار از تحقيق و دقت در اصول و فروع دين است ـ ندارد.

چـهـره سرشناس و برجسته اخبارى ها سيدنعمت اللّه جزائرى ((194)) است كه با گردآورى اخبار پراكنده و شاذ, انديشه تحريف را بدعت گذارده و در كتابهاى خود بر روايات بسيار ضعيف و دور از واقـعـيـت اعتمادكرده , آن را با قصه هاى افسانه اى پرمى كند, قصه هايى كه هرگز در كتابهاى دانشمندان بزرگ ما سابقه نداشته و با عقايد شيعه در بلنداى تاريخ باعظمتشان ناسازگار است .