اصول مديريت دينى است . نيروهايى كه اهل شرم و حيا باشند و براى حرمت خويش ، ارزش قائل باشند ، از دستورهاى فرمانده خود ، پيروى مىكنند ؛ چون نافرمانى را ننگ مىدانند .
به بيان ديگر ، در اين فرهنگ ، نيازى به ترس يا طمع نيست ؛ بلكه متوجّه ساختن افراد به ماهيت كار خود ، بهترين عامل بازدارنده است . رسول خدا ، از همين روش استفاده مىكرد . مسلمانان پس از نماز عيد فطر ، زكات فطر را جهت تقسيم ميان نيازمندان نزد پيامبر صلىاللهعليهوآله مىآوردند . بيشتر مسلمانان ، بهترين خرماهاى خود را مىآوردند ؛ امّا برخى بودند كه خرماهاى نامرغوب ، پرداخت مىكردند . رسول خدا در برخورد با اين گونه افراد ، از تهديد يا تطميع استفاده نكرد ؛ بلكه روش شرمبرانگيزى را به كار برد . از اينرو ، به كسى كه خرماها را تخمين مىزد ، فرمود :
لاتَخرُص عَلَيهِم هذَينِ اللَّونَينِ لَعَلَّهُم يَستَحيونَ لايَأتونَ بِهِما . 1
اين دو نوع را تخمين نزن [و قبول نكن] . باشد كه [از كار خودشان ]شرم كنند و اين دو نوع [ خرماى نامرغوب ]را نياورند .
در اين جا ، نه وعدهاى وجود دارد و نه وعيدى ، و نه با صراحت ، خطاى آنان به زبان آورده شده است ؛ بلكه از روشى استفاده شده كه شرم را برانگيزد ، بدون اين كه پردههاى حجب و حيا را برچيند . اين ، ويژگى مديريت مبتنى بر حياست كه هم مدير ، منطبق بر حيا عمل مىكند و هم افراد زير مجموعه ، اهل شرم و حيا هستند . در اين فرهنگ ، كمكارى ، ننگ است ؛ سرگردان كردن مردم ، ننگ است ؛ رشوه گرفتن ، ننگ است ؛ اختلاس و سرقت از بيت المال ، ننگ است ؛ بى انضباطى ننگ است و در طرف مقابل ، تلاش خستگىناپذير ، افتخار است ؛ وجدان كارى افتخار است ؛ رسيدگى سريع به امور مردم ، افتخار است ؛
تفسير العياشى ، ج 1 ، ص 150 (ح 493) ؛ بحار الأنوار ، ج 96 ، ص 47 .