پژوهشی در فرهنگ حیا نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
پاكى دست ، افتخار است ؛ بسنده كردن به روزى حلال ، افتخار است ؛ نظم و انضباط ، افتخار است و ... نكته ديگر ، اين كه حاكميت فرهنگ حيا ، به سالمسازى روابط ميان افراد ، منجر مىشود . موفّقيت يك سازمان و يك مجموعه ، بستگى زيادى به سلامت رابطه ميان افراد دارد . در حاكميت فرهنگ حيا ، افراد براى يكديگر حرمت و احترام قائلاند و آبروى همكاران را آبروى خويش مىپندارند و به همين جهت ، از عيبجويى پرهيز مىكنند و از فاش كردن اسرار يكديگر ، خوددارى مىكنند و به توجيه يا تطهير رفتار ديگران مىپردازند . در اين فرهنگ ، بزرگنمايى خطاها و سخنچينى و خراب كردن ديگران ، وجود ندارد . گاهى برخى افراد ، لغزشها و اشتباههاى ديگرى را شماره كرده ، به ياد مىسپارند تا روزى از آنها عليه او استفاده كنند . اين حالت ، در احاديث ، نزديكترين مرحله به كفر دانسته شده است . 1 برخى افراد ، عيوب پوشيده ديگران را از پرده بيرون مىاندازند و برخى عيوب آشكار را در ميان ديگران ، اشاعه مىدهند و برخى لغزشها را به رُخ مىكشند . اينها همه ، موجب از ميان رفتن پرده حجب و حيا مىشود و در نقطه مقابلِ حيا و شرم قرار دارد ؛ امّا اگر حيا حاكميت داشته باشد ، عيبهاى پنهان ، پيجويى نمىشوند و عيوب آشكار ، اشاعه داده نمىشوند و اشتباهات رخ داده ، به رُخ فرد ، كشيده نمىشوند ؛ بلكه توجيه شده ، حمل بر صحّت مىگردند . همچنين نسبت به آنچه آشكار شده ، تغافل مىشود . در حقيقت ، پردههاى موجود ، دريده نمىشوند و براى كارهاى عريان شده ، پردهسازى مىشود .