فصل سوم : عوامل بى‏حيايى - پژوهشی در فرهنگ حیا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پژوهشی در فرهنگ حیا - نسخه متنی

عباس پسندیده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فصل سوم : عوامل بى‏حيايى

1 . جهل

بى‏حيايى با جهلْ همراه است و هر جا جهل باشد ، بى‏حيايى نيز حضور دارد و به همين جهت ، بى‏حيايى از سپاهيان جهل شمرده شده است . 1 آلوده كردن خود به زشتى‏ها، شكستن حرمت خويش و پايين آوردن منزلت اجتماعى خود، نشانه‏هاى جهالت و نابخردى است . همچنين ، رعايت نكردن حرمت ديگران و تجرّى و گردنكشى در برابر آنان نيز نشانه جهالت و نابخردى است . فرد خردمند ، نه خود را آلوده مى‏سازد ، و نه حرمت ديگران را مى‏شكند . از اين جا مى‏توان فهميد همان گونه كه ميان عقل و كرامت ، رابطه وجود دارد ، ميان جهالت و لئامت نيز رابطه وجود دارد . شخص خردمند ، هم كرامت خود را حفظ مى‏كند ، هم حرمت و كرامت ديگران را ؛ امّا شخص جاهل ، از آن جا كه پست و فرومايه است ، نه ارزشى براى خود قائل است و نه براى ديگران . امام على عليه‏السلاممى‏فرمايد :

ما أوقَحَ الجاهِلَ ! 2

جاهل ، چه قدر وقيح است !

اين ، فقط در قلمرو روابط اجتماعى نيست . در روابط ميان انسان و خدا نيز همين گونه است . انسان جاهل ، حرمت خدا را نيز نگه نمى‏دارد و به همين جهت ، از خدا هم شرم ندارد . رسول خدا ، در باب نشانه‏هاى جاهل مى‏فرمايد :


1 -  الكافى ، ج 1 ، ص 20 ؛ تحف العقول ، ص 402 .

2 -  عيون الحكم والمواعظ ، ص 475 .

/ 366