جامعه ، صحنه اجتماع انسانهاست و شب هنگام ، صحنه عمومى جامعه ، خالى از انسانها . با طلوع خورشيد و آغاز روز ، مردم ، آرام آرام از خانهها بيرون آمده ، در صحن عمومى جامعه جمع مىشوند . اين جاست كه مسئله ارتباط ميان افراد ، پديد مىآيد . مهندسى صحيح ارتباط ميان آحاد جامعه ، نقش بسيار مهمّى در سلامت جامعه و پويايى آن خواهد داشت . يكى از عوامل مهم در تنظيم روابط اجتماعى ، حياست كه در اين فصل ، برخى جنبههاى آن را مورد بررسى قرار مىدهيم .
حيا ، مبناى ارتباط سالم و پايدار
هر رابطهاى بر اساس و پايهاى شكل مىگيرد و به تناسب آن ، ويژگىهاى متفاوت مىيابد . گاهى مبناى يك رابطه ، «ترس» است و گاهى «طمع» . رابطه مبتنى بر اين دو مبنا ، هم « ناسالم » است و هم « ناپايدار » . در مبناى ترس ، هدف رابطه ، كسب ايمنى است و رابطه ، هنگامى فراخوانى مىشود كه فرد ، در موقعيت تهديد قرار گرفته باشد و تا وقتى پايدار است كه تهديد ، وجود داشته باشد . به مجرّد اين كه ايمنى حاصل شود ، رابطه قطع مىگردد ، تواضع ، جاى خود را به غرور مىدهد ، برخورد شايسته فرد تغيير مىكند و به رفتار نامناسب تبديل مىشود و فرد ، رويگردان مىشود ؛ گويا هيچ وقت در موقعيت تهديد نبوده و طرف مقابل ، هيچ قدمى براى امنيت وى برنداشته است .