از اميرالمومنين (ع) راجع به زهد پرسيدند و او گفت: مفهوم كلى زهد در قرآن در چند كلمه از طرف خداوند گفته شده و كمال زهد بنا بر گفته خدا در آن است كه از آنچه از دست مى دهيد دچار اندوه نشويد و از آن چه به شما داده مى شود خرسند نباشيد.
آن كس كه غم گذشته را نخورد و از آينده خوشحال نباشد از دو طرف زاهد است.
حكومت، مى دانى است براى آزمايش مرد.
بسيارى از تصميمات روز را خواب از بين مى برد (آن كه به زودى از خواب بيدار نمى شود كارهايى را كه بايستى در روز به انجام برساند از دست مى دهد.
براى زندگى خوب از اين شهر به آن شهر نرو و شهرى براى تو بهتر مى باشد كه تو را بپذيرد و تحويل بگيرد.
وقتى خبر مرگ مالك اشتر به مولاى متقيان (ع) رسيد گفت: اگر او كوه بود، كوهى بس استوار و سخت به شمار مى آمد كه پاى هيچ كس نمى توانست آن را بفرسايد و هيچ پرنده اى را مجال نبود كه خود را به بالاى آن برساند.
يك شغل كم درآمد و دايمى بهتر از كارى است بزرگ اما موقتى.
وقتى در مردى يك صفت حيرت آور (چه خوب و چه بد) مشاهده كرديد منتظر نظاير آن باشيد (چون فطرت آدمى طورى است كه صفات خوب يا بد، در آدمى، در دوره عمر، تكرار مى شود.
اميرالمومنين (ع) از (غالب ابن صعصعه) پدر فرزدق (كه شخص اخير شاعرى معروف بود) پرسيد شترهاى خود را چگونه متفرق كردى (يعنى با شترهاى خود چه كردى؟) او جواب داد به مصرف احقاق حقوق (كمك به مستمندان و مساكين) رسيد.
اميرالمومنين گفت بهترين راه براى متفرق كردن شتران همين بود.
كسى كه بدون اطلاع از مقررات فقه (مقررات دينى) مبادرت به تجارت (هر نوع سوداگرى) بكند گرفتار با (نزول خوارى) خواهد شد.
كسى كه مشكلات كوچك را بزرگ بشمارد خداوند او را گرفتار مشكلات بزرگ مى كند.