كسى كه داراى ضمير شريف باشد شهوت و هوسها در نظرش كوچك مى شود.
حکمت 442
آن كه زبان به مزاح و شوخى بگشايد قسمتى از عقل خود را (خرد خويش را) از دست مى دهد.
حکمت 443
اگر نسبت به كسى كه به تو توجه مخصوص دارد بى اعتنايى كنى دليل بر اين است كه تو از او بى نصيب خواهى شد و علاقه تو نسبت به كسى كه به تو اعتنا نمى كند تو را خوار و خفيف خواهد كرد.
حکمت 444
همواره زبير مردى از خويشان ما اهل بيت بود تا وقتى كه پسر شومش عبدالله به عرصه رسيد.
حکمت 445
فرزند آدم نبايد بر خود ببالد چون آغاز او يك قطره از ماده لحاق است و انجام يك جيفه (يعنى لاشه متعفن) و نه مى تواند به خود روزى برساند و نه مرگ را از خود دور كند.
حکمت 446
غنى و فقير در درگاه خدا معلوم مى شود (غنى آن است كه عاقبت بخير مى شود و در دنياى ديگر پاداش مى گيرد و فقير آن است كه در دنياى ديگر كيفر مى بيند).
حکمت 447
از اميرالمومنين (ع) پرسيدند كدام شاعر برتر است: او جواب داد كه شعرا، براى اسب دوانى سوار بر اسبهايى نشده اند كه مسابقه بگذارند (يعنى چون هر شاعر داراى يك سبك بخصوص است و در يك رشته شعر گفته نمى توان آنها را با هم مقايسه كرد)، اما اگر ناچار شويم كه يكى را برتر از ديگران بدانيم، خديو گمراهان برتر است.
حکمت 448
مگر مردانگى نه اين است كه ته مانده غذا را از دهان بگيرند و به اهل آن (به مستحق آن) بدهند؟ (منظور از ته مانده غذا ته مانده دنيا است و اهل آن دنياپرستان هستند و لذا اينطور معنى مى دهد كه دنيا را به دنياپرستان واگذاريد).براى وجود شما (مردم دين دار) بهايى جز بهشت نيست و مواظب باشيد كه به قيمت بفروشيد (ارزان نفروشيد).
حکمت 449
دو نفر حريص، از دو چيز سير نمى شوند اول طالب علم از فرا گرفتن، دوم طالب دنيا از به دست آوردن اموال.
حکمت 450
آن كه ايمان دارد وقتى مى بيند كه راست گفتن به او ضرر مى زند و دروغ گفتن سود مى رساند راستى را انتخاب مى كند.ديگر از نشانه هاى ايمان اين است كه بيش از عمل خود (در بعضى از نسخه ها بيش از علم خود) سخن مگو و هنگامى كه راجع به ديگرى سخن مى گويى خدا را به ياد داشته باش (يعنى راجع به ديگرى بر خلاف حقيقت چيزى نگو).