آدم ثروتمند در ديار غربت مثل آن است كه در وطن خود مى باشد و آدم فقير در وطن خود مثل آن است كه در غربت بسر مى برد.
حکمت 054
قناعت ثروتى است كه هرگز نقصان نمى پذيرد.
حکمت 055
پايه و خمير مايه تمام شهوتها، دارايى است.
حکمت 056
كسى كه تو را مى ترساند (از كارهايى كه نبايد كرد) مانند كسى است كه به تو بشارت مى دهد (تو را مژده نيكبختى مى دهد).
حکمت 057
زبان يك درنده است و اگر جلوى آن را نگيرند آدمى را نابود مى كند.
حکمت 058
زن، عقربى است كه نيش زدن آن شيرين است.
حکمت 059
وقتى كسى به تو سلام و درود فرستاد تو در پاسخ بهتر از او سلام كن و درود بفرست و هرگاه دستى براى نيكى به تو دراز شد تو با نيكى بهترى پاداش ده و تلافى كن، گرچه فضيلت براى كسى است كه اول نيكى كرده است.
حکمت 060
كسى كه براى كار ديگرى شفاعت مى كند چون بالهاى اوست (كه وى را به پرواز درمى آورد و سبب موفقيت او مى شود).
حکمت 061
مردم دنيا، چون مسافرانى هستند كه در حال خوابيدن سفر مى كنند.
حکمت 062
كسى كه دوستان خود را از دست مى دهد مانند كسى است كه در غربت به سر مى برد.