سخاوت مستحفظ آبرو مى باشد.شكيبايى براى ابله روپوش است.عفو گناهكار زكوه فتح مى باشد.مجازات كسى كه به تو بيوفايى كند دورى از اوست.مشورت كردن، طلبيدن راه مستقيم است.آن كه فقط به اتكاى راى خود اقدامى بكند خود را در خطر مى اندازد.شكيبايى از سختى دنيا مى كاهد.جزع و فزع كردن به دنيا كمك مى كند (يعنى چون دنيا سختگير است بى تابى كردن مزيد بر سختگيرى دنيا مى شود).بالاترين توانگرى نداشتن آرزو است.عاقلانى هستند كه اسير هوى و هوس خود مى باشند.كسى كه تجربه را به ياد مى آورد موفق مى شود.كسى كه با مردم دوستى كند مثل اين است كه با آنها خويشاوند شده و چون يك خويشاوند از آنها استفاده مى كند.از كسى كه از تو رنجيده آسوده خاطر مباش.
حکمت 203
خودپسندى مرد، يكى از حسودان عقل اوست (خودپسندى از عقل مرد مى كاهد).
حکمت 204
چشم را ببند، تا اين كه غبار و خاشاك غمها وارد چشمت نشود وگرنه هرگز شادى نخواهى داشت.
حکمت 205
درختى كه داراى چوب نرم باشد شاخه هاى بيشتر پيدا مى كند (نرمى و خوشخويى بر دوستان انسان مى افزايد).
حکمت 206
مخالفت كردن (با مفهوم لجاجت) راى و انديشه درست را از بين مى برد.
حکمت 207
آن كه به مرتبه اى مى رسد سركش مى شود (واضح است كه فرمايش حضرت مولا (ع) مربوط است به كسانى كه از لحاظ معنوى داراى وزن و عمق نيستند).
حکمت 208
هنگام تغيير اوضاع و تغيير احوال آدمى است كه جوهر مرد آشكار مى شود.
حکمت 209
دوستى كه بر دوست خود حسد مى ورزد از لحاظ دوستى بيمار است (يعنى اگر به راستى وى را دوست مى داشت بر نيك بختى او حسد نمى ورزيد براى اينكه هر دوست واقعى خواهان سلامتى و سعادت دوست خود مى باشد).
حکمت 210
بسيار اتفاق مى افتد كه طمع و حرص سبب از بين رفتن ارزش عقل مى شود (براى اينكه طمع و حرص مال انديشى و احتياط را از بين مى برد و در نتيجه، عقل ضعيف مى شود).
حکمت 211
اگر نسبت به كسى كه مورد اعتماد است سوءظن پيدا كنند از عدالت خارج شده اند.