از اميرالمومنين (ع) راجع به زهد پرسيدند و او گفت: مفهوم كلى زهد در قرآن در چند كلمه از طرف خداوند گفته شده و كمال زهد بنا بر گفته خدا در آن است كه از آنچه از دست مى دهيد دچار اندوه نشويد و از آن چه به شما داده مى شود خرسند نباشيد.آن كس كه غم گذشته را نخورد و از آينده خوشحال نباشد از دو طرف زاهد است.
حکمت 432
حكومت، مى دانى است براى آزمايش مرد.
حکمت 433
بسيارى از تصميمات روز را خواب از بين مى برد (آن كه به زودى از خواب بيدار نمى شود كارهايى را كه بايستى در روز به انجام برساند از دست مى دهد.)
حکمت 434
براى زندگى خوب از اين شهر به آن شهر نرو و شهرى براى تو بهتر مى باشد كه تو را بپذيرد و تحويل بگيرد.
حکمت 435
وقتى خبر مرگ مالك اشتر به مولاى متقيان (ع) رسيد گفت: اگر او كوه بود، كوهى بس استوار و سخت به شمار مى آمد كه پاى هيچ كس نمى توانست آن را بفرسايد و هيچ پرنده اى را مجال نبود كه خود را به بالاى آن برساند.
حکمت 436
يك شغل كم درآمد و دايمى بهتر از كارى است بزرگ اما موقتى.
حکمت 437
وقتى در مردى يك صفت حيرت آور (چه خوب و چه بد) مشاهده كرديد منتظر نظاير آن باشيد (چون فطرت آدمى طورى است كه صفات خوب يا بد، در آدمى، در دوره عمر، تكرار مى شود.
حکمت 438
اميرالمومنين (ع) از (غالب ابن صعصعه) پدر فرزدق (كه شخص اخير شاعرى معروف بود) پرسيد شترهاى خود را چگونه متفرق كردى (يعنى با شترهاى خود چه كردى؟) او جواب داد به مصرف احقاق حقوق (كمك به مستمندان و مساكين) رسيد.اميرالمومنين گفت بهترين راه براى متفرق كردن شتران همين بود.
حکمت 439
كسى كه بدون اطلاع از مقررات فقه (مقررات دينى) مبادرت به تجارت (هر نوع سوداگرى) بكند گرفتار با (نزول خوارى) خواهد شد.
حکمت 440
كسى كه مشكلات كوچك را بزرگ بشمارد خداوند او را گرفتار مشكلات بزرگ مى كند.