ترجمه نهج البلاغه

ذبیح الله منصوری

نسخه متنی -صفحه : 107/ 61
نمايش فراداده

حکمت 024

اى فرزند آدم وقتى مى بينى خداوند درهاى نعمت خود را به روى تو گشوده و تو شكر بجا نمى آورى از قهر خداوند بترس.

حکمت 025

آنچه در دل دارند از لكنت زبان و تغيير رنگ صورت افشا مى شود.

حکمت 026

با ناخوشى مدارا كن و خود را نينداز.

حکمت 027

بهترين عبادت آن است كه پنهان باشد.

حکمت 028

بين پشت كردن آدمى به زندگى و مرگ فاصله اى است كوتاه.

حکمت 029

حذر كنيد، حذر كنيد (از عذاب خداوند) و به خدا سوگند گناهان شما را طورى مستور مى دارد كه گويى مورد عفو قرار گرفته ايد.

حکمت 030

ايمان داراى چهار پايه است: اول صبر.

دوم يقين.

سوم عدل.

و چهارم جهاد (جهاد با نفس).

صبر داراى چهار پايه است: اول شوق.

دوم ترس.

سوم زهد.

چهارم انتظار (انتظار مرگ) و آن كس كه شوق به بهشت داشته باشد خواهشهاى نفسانى را زير پا مى گذارد و آن كس كه از آتش جهنم مى ترسد مرتكب اعمال حرام نمى شود و آن كس كه زاهد باشد، هر نوع اندوه را كوچك مى شمارد و آن كه منتظر مرگ باشد مى كوشد كه كارهاى نيكو را به انجام برساند.

يقين داراى چهار پايه است: اول بينايى با هوشيارى.

دوم رسيدن به حكمت.

سوم اندرز گرفتن از ديگران.

چهارم پيروى از روش نيكوى گذشتگان.

و آن كس كه با بينايى به هوشيارى برسد پايه دوم را درمى يابد و از حكمت بهره مند مى شود و آن كه از حكمت بهره مند گرديد پايه سوم را درمى يابد و از ديگران اندرز مى گيرد و آن كه از ديگران اندرز مى گيرد پايه چهارم مى رسد چون مثل اين است كه با گذشتگان بوده و روشهاى نيك آنها را اقتباس مى نمايد.

عدل داراى چهار پايه است: اول دقت براى فهم درست.

دوم رسيدن به حقيقت از راه دانايى.

سوم صدور حكم نيكو.

چهارم بردبارى و آن كس كه براى فهم درست دقت كند از راه دانايى به حقيقت مى رسد و آن كه به ح قيقت رسيد، حكم نيكو صادر مى كند و چون بردبار مى باشد و در كارها شتاب نمى كند، نيك نامى خود را حفظ مى نمايد.

جهاد (با نفس) داراى چهار پايه است: اول امر به معروف.

دوم نهى از منكر.

سوم صداقت در حرف عمل.

چهارم دشمنى با نابكاران.

هر كس امر به معروف كند، مومنان را حمايت مى كند و آن كه نهى از منكر مى نمايد سبب مى شود كه منافقان از پا درآيند و آن كس كه در گفتار و كردار صديق است اعمال پسنديده را به جا مى آورد و آن كه با نابكاران دشمنى كند خداوند وى را مورد حمايت قرار مى دهد و در روز جزا او را رستگار مى نمايد.

كفر داراى چهار پايه است: اول كنجكاوى نابجا.

دوم مجادله (براى اينكه به حد افراط از حق طرفدارى كنند).

سوم مجادله (براى اين كه در حد تفريط از حق طرفدارى نمايند.

) چهارم شقاق (پشت كردن به حق).

آن كس كه نابجا كنجكاوى كند از صراط مستقيم منحرف مى شود و آن كه مجادله كند (تا به حد افراط از حق طرفدارى نمايد) از حق دور مى ماند و همين است حال آن كه مجادله كند تا به حد تفريط از حق طرفدارى نمايد و آن كه به حق پشت كند نمى تواند بين نيكى و زشتى و پستى و بالايى را تميز بدهد و دچار جاده ضلالت مى شود.

شك و ترديد داراى چهار پايه است: اول تمارى (گفت و شنود تمام نشدنى) دوم ترس.

سوم ترديد.

چهارم تسليم.

و آن كه عادت به گفت و شنود و بحث تمام نشدنى دارد شب نادانى اش به بامداد دانايى نمى رسد و آن كه از وظايفى كه در پيش دارد بترسد ناگزير دچار قهقرا مى شود و به عقب برمى گردد و آن كه همواره مردد است چون پيوسته سرگردان مى باشد، زير پاى ابليس نابود مى شود و آن كه تباه شدن در دنيا و آخرت را در انديشه داشته باشد در دنيا و آخرت نابود مى شود.

حکمت 031

فاعل كار خير از خود كار بهتر و فاعل كار بد از خود كار بدتر است.

حکمت 032

ببخش نه به اندازه اسراف، و ميانه رو باش نه به اندازه چشم تنگى و بخل.