آنهايى كه براى اصلاح امور دنيوى خود، چيزى از كارهاى دينى خود را فرو مى گذارند و ترك مى كنند سبب مى شوند كه خداوند از آنها چيزى مى گيرد كه ضررش خيلى بيش از سود آن كار دنيوى مى باشد كه به دست مى آورند.
دانشمندانى هستند كه نادانى آنها سبب نابودى شان مى شود و از دانشى كه با آنهاست سودى نمى برند.
قسمتى از درخت وجود انسان كه از تعجب آورترين چيزها مى باشد قلب است و اين عضو تمايلات متضاد دارد.
اگر داراى اميد و آرزوى زياد شود خوار مى گردد و اگر حرص بر آن متسولى شود دچار تباهى خواهد شد و اگر نااميدى بر آن غلبه كند همواره اندوهگين است.
اگر غضب بر آن چيره شود به غيظ در مى آيد و هر گاه خيلى خشنود گردد ديگر هوشيار نيست.
اگر مصيبتى بر او وارد آيد طورى عنان شكيبايى را از دست مى دهد كه به جزع مى افتد و اگر توانگر شود، ثروت او را سركش مى نمايد.
هرگاه دچار فقر گردد خود را در رنج مى بيند و اگر گرسنگى بر او مستولى شود طورى ضعيف خواهد شد كه از پا در مى آيد.
اگر سيرى در او به حد اشباع برسد دچار پر خورى و رنجهاى ناشى از آن مى باشد.
از اين رو قلب چيزى است كه هر گونه كوتاهى و كمى برايش زيان دارد و هر گونه فزونى او را دچار فساد مى كند.
ما ديوارى هستيم كه از دو رو به آن تكيه مى دهند و خستگان به ما رو مى آورند كه بياسايند و سركشان به ما رو مى آورند تا اين كه رستگار شوند.
كسى دستورهاى خداوند را به كار نمى برد مگر اين كه متواضع شود و يا مردم به ملايمت رفتار نمايد و دنبال طمع نرود.
آن كه مرا دوست مى دارد چون كوه خرد مى شود (آن قدر مورد آزار دشمنان من قرار مى گيرد كه از بين مى رود).
هر كه ما اهل بيت را دوست دارد بايد آمادگى پوشيدن لباس فقر و قناعت را داشته باشد.
هيچ دارايى مفيدتر از عقل نيست.
هيچ تنهايى از خودبينى وحشت آورتر نمى باشد.
هيچ تدبير ارزش عقل را ندارد.
هيچ سرورى چون تقوى نمى باشد.
بهترين دوست دارنده خلق نيكو است.
بهترين ميراث ادب است.
بهترين رهبر توفيق مى باشد.
هيچ سوداگرى با عمل صالح برابرى نمى كند.
بهترين راه نفع بردن ثواب است.
بهترين تورع و پرهيزكارى دور كردن شبهه مى باشد.
كسى كه از حرام مى پرهيزد زاهدترين افراد است.
انديشيدن بهترين علم مى باشد.
بهترين عبادت، اجرا كردن واجبات است.
ايمان وابسته است به صبر و شرم و حيا داشتن.
بهترين برترى جوييها تواضع است.
علم برترين شرافت است.
مشورت كردن بهترين پشتيبان انسان مى باشد.
در دوره اى كه اهل زمانه صالح هستند اگر كسى به شخصى كه تقصير او معلوم نشده ظنين شود دچار ناگوارى مى شود اما در دوره اى كه فساد بر مردم مستولى شده اگر كسى به ديگرى خوشبين گردد خود را گول زده است.
شخصى از اميرالمومنين (ع) پرسيد وضع تو چگونه است.
او در جواب گفت تو خود درياب حال كسى را كه بقاى او مبدل به نيستى و سلامتى اش مبدل به ناخوشى مى شود و مرگ عاقبت او را مى ربايد.
كسانى با استفاده از احسان و الطاف خدا سرگرم گناه هستند (درصدد شكرگزارى برنمى آيند) و كسانى چون اعمال زشتشان آشكار نمى شود به كارهاى بد ادامه مى دهند و كسانى از آنچه مردم درباره آنها مى گويند مغرور مى شوند و همه اينها كسانى مى باشند كه خداوند به آنها مهلت مى دهد كه خود را اصلاح كنند.