سخاوت مستحفظ آبرو مى باشد.
شكيبايى براى ابله روپوش است.
عفو گناهكار زكوه فتح مى باشد.
مجازات كسى كه به تو بيوفايى كند دورى از اوست.
مشورت كردن، طلبيدن راه مستقيم است.
آن كه فقط به اتكاى راى خود اقدامى بكند خود را در خطر مى اندازد.
شكيبايى از سختى دنيا مى كاهد.
جزع و فزع كردن به دنيا كمك مى كند (يعنى چون دنيا سختگير است بى تابى كردن مزيد بر سختگيرى دنيا مى شود).
بالاترين توانگرى نداشتن آرزو است.
عاقلانى هستند كه اسير هوى و هوس خود مى باشند.
كسى كه تجربه را به ياد مى آورد موفق مى شود.
كسى كه با مردم دوستى كند مثل اين است كه با آنها خويشاوند شده و چون يك خويشاوند از آنها استفاده مى كند.
از كسى كه از تو رنجيده آسوده خاطر مباش.
خودپسندى مرد، يكى از حسودان عقل اوست (خودپسندى از عقل مرد مى كاهد).
چشم را ببند، تا اين كه غبار و خاشاك غمها وارد چشمت نشود وگرنه هرگز شادى نخواهى داشت.
درختى كه داراى چوب نرم باشد شاخه هاى بيشتر پيدا مى كند (نرمى و خوشخويى بر دوستان انسان مى افزايد).
مخالفت كردن (با مفهوم لجاجت) راى و انديشه درست را از بين مى برد.
آن كه به مرتبه اى مى رسد سركش مى شود (واضح است كه فرمايش حضرت مولا (ع) مربوط است به كسانى كه از لحاظ معنوى داراى وزن و عمق نيستند).
هنگام تغيير اوضاع و تغيير احوال آدمى است كه جوهر مرد آشكار مى شود.
دوستى كه بر دوست خود حسد مى ورزد از لحاظ دوستى بيمار است (يعنى اگر به راستى وى را دوست مى داشت بر نيك بختى او حسد نمى ورزيد براى اينكه هر دوست واقعى خواهان سلامتى و سعادت دوست خود مى باشد).
بسيار اتفاق مى افتد كه طمع و حرص سبب از بين رفتن ارزش عقل مى شود (براى اينكه طمع و حرص مال انديشى و احتياط را از بين مى برد و در نتيجه، عقل ضعيف مى شود).
اگر نسبت به كسى كه مورد اعتماد است سوءظن پيدا كنند از عدالت خارج شده اند.