ترجمه نهج البلاغه

فتح الله کاشانی

نسخه متنی -صفحه : 651/ 499
نمايش فراداده

حکمت 106

(و قال عليه السلام: نحن النمرقه الوسطى) يعنى ما اهل بيت رسوليم كه بر حد اعتدال واقعيم و متوسطيم ميان افراط و تفريط (نمرقه) در اصل لغت، بالشى است كه تكيه كنند بر او از هر دو جانب و او در ميانه باشد.

و مراد اينجا اعدل شى ء است (بها يلحق التالى) به آن لاحق مى شود تالى كه عبارت است از مفرط مقصر مثل جماعتى كه تفضيل غير معصوم بر ايشان كنند.

و اين امر شنيع، سنت جماتى گشته كه بغض اهل عصمت و طهارت دارند و در باديه ضلالت و مخالفت، سرگردانند.

پس بر ايشان لازم است كه مراحل ضلالت را طى كنند تا به وادى حق و اهل هدايت برسند و اگر نه در باديه گمراهى، ابدالدهر بمانند (و اليها يرجع الغالى) و به سوى آن باز مى گردد غالى كنايت است از مفرط متعصب.

مانند جماعتى كه غلو دارند به مرتبه اى كه ايشان را از حد بشريت بيرون مى برند و به الوهيت مى رسانند.

و واجب است كه منازل غلو و مراحل افراط را قطع كنند و بازگشت نمايند به اهل حق كه در منهج صدق و مقصد وسط ثابتند و اگر نه در وادى كفر، مخلد بمانند

حکمت 107

(و قال عليه اسلام: لا يقيم امر الله) به پاى نمى دارد امر خداى تعالى را (الا من لا يصانع) مگر كسى كه مدارا و مداهنه نكند و رشوت نستاند براى ابطال حق و نام ننهد آن را عطيه (و لا يصارع) و ذلت و ضراعت پيشه نكند با غير خود يعنى تواضع و تذلل ننمايد با ظالم و مداهنه نكند به او و تقرب نجويد (و لا يتبع المطامع) و در پى نرود به محلهاى طمع ها تا در اقامت دين با قوت باشد و شوكت