(و قال عليه السلام: الخلاف يهدم الراى) مخالفت كردن و منازعت نمودن با يكديگر، ويران سازد انديشه را زيرا كه خلاف، مهيج قوت غضبيه است.
پس فايز نشود صاحب خلاف به اصابت راى.
(و قال عليه السلام: من نال استطال) كسى كه رسيد به جاه يا مال گردنكشى كرد در اغلب احوال.
(و قال عليه السلام: فى تقلب الاحوال علم جواهر الرجال) در گردش حالها- چون انتقال از بلندى به پستى و از اقبال به ادبار و از غنى به فقر يا به عكس- معلوم مى شود گوهرهاى نيك و بد مردمان كه آن اخلاق كريمه محموده و خصال مذمومه است، چه بسيار هست كه غنى چون فقير مى شود متبدل مى گردد حالت او، و محلى كه فقير، غنى گشت متغير مى شود صفات او.