ترجمه نهج البلاغه

محمود رضا افتخار زاده

نسخه متنی -صفحه : 257/ 246
نمايش فراداده

حکمت 369

حضرتش عليه السلام فرمود:

بر بهترين اين امت از كيفر خداى ايمن مباش، به فرموده ى خداى فرازمند كه: »كيفر خداى را نياسايند جز گروه زيان كاران«، قرآن 7 / 99. و بر بدترين اين امت از بخشش خداى نوميد نباش، به فرموده ى خداى فرازمند كه: »از بخشش خداى نوميد نايند جز گروه كافران«!

قرآن 12 / 87.

حکمت 370

حضرتش عليه السلام فرمود:

آزمندى گرد آور همه ى كاستى ها بود و آن لگامى است كه به هر بدى كشاند!

حکمت 371

حضرتش عليه السلام فرمود:

اى آدمى زاد! روزى دو گونه بود: روزيى كه جوييش و روزيى كه جويدت، كه گر نيابيش آيدت! پس اندوه سالت را بر اندوه روزت مكش، هر روزى آنچه در آن بود بس آيدت و گر آن سال ز فرجامت بود خداى فرازمند در هر روز تازه اى آنچه برايت پخشيده دهدت و گر آن سال ز فرجامت نبود، پس چرا اندوه چيزى را خورى كه تو را نيست و جوينده اى به روزيت هرگز پيشى نگيردت و چيرايى بر آن هرگز نچيردت و آنچه برايت مقدر شده هرگز دير نايدت!

حکمت 372

حضرتش عليه السلام فرمود:

بسا پذيراى روزى كه سر نرساندش و دهش مند رشكيده اى در آغاز شبش كه در پايانش بر او گريان بوند!

حکمت 373

حضرتش عليه السلام فرمود:

سخن در بند توست تا آنگه كه به آن نگفته اى، آنك كه به آن گفتى تو در بند آنى! پس زبانت را نگهدار، آن سان كه زر و سيمت را نگه مى دارى، بسا سخنى كه دهشى را برد و كيفرى را آورد!

حکمت 374

حضرتش عليه السلام فرمود:

آنچه را نمى دانى نگو، بلكه آنچه را هم مى دانى نگو، چرا كه خداوند بر همه ى اندام هايت بايسته هايى را بايسته كرده كه روز رستخيز به آنها بر تو برهان آورد!

حکمت 375

حضرتش عليه السلام فرمود:

زنهار كه خداى آنكاى نافرمانيش بيندت و هنگامه ى فرمانبريش نيابدت، تا از زيانكاران بوى، آنك كه توانا شدى بر فرمانبرى خداى توانا باش! و آنك كه ناتوان شدى از نافرمانى خداى ناتوان باش!

حکمت 376

حضرتش عليه السلام فرمود:

پشت گرمى به دنيا با آنچه زان به چشم بينى نادانى بود و كوتهى در كردار نيك آنك كه پاداش آن را باور كردى زيان بود و اعتماد به هر كسى پيش از آزمودنش كاستى بود!

حکمت 377

حضرتش عليه السلام فرمود:

از پستى دنيا نزد خداى آنكه نافرمانى نشود جز در دنيا و آنچه نزدش بود دست نايد جز به هشتن دنيا!

حکمت 378

حضرتش عليه السلام فرمود:

هر كه را كردارش پس اندازد، تبارش پيش نراندش!

و به روايتى ديگر:

هر كه ارزش خويش را از دست دهد، ارزش نياكانش سود ندهدش!